Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supervisory signals
U
علائم نظارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
control signals
U
سیگنالهای کنترلی
control signals
U
علائم کنترلی
flags were their only signals
U
یگانه علامت ایشان پرچم بود
ghost signals
U
علایم راداری سرگردان
ghost signals
U
علایم راداری بدون منبع
ground signals
U
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
traffic signals ahead
U
چراغراهنمایپیشرواست
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
supervisory
U
بعنوان بررسی کننده
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
supervisory
U
نظارتی
supervisory
U
مباشرتی
supervisory
U
مباشر پیشه
supervisory
U
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory
U
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
supervisory
U
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
supervisory authority
U
اولیاء امور نظارتی
supervisory system
U
سیستم نافر
supervisory staff
U
مباشرین
supervisory staff
U
کارمندان مباشر
supervisory routine
U
روال نافر
supervisory program
U
برنامه نافر
supervisory control
U
کنترل نظارتی
supervisory authority
U
اولیاء امور مراقبتی
election supervisory council
U
انجمن نظارت بر انتخابات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com