Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
summary trial
U
محاکمه اختصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
summary
U
خلاصه وضعیت
summary
U
باشتاب
summary
U
خلاصه
summary
U
مختصر
summary
U
موجز اختصاری
summary
U
ملخص
summary
U
انجام شده بدون تاخیر
the above was a summary
U
مراتب فوق
summary
U
اختصاری
summary
U
خلاصه مختصر
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
intelligence summary
U
خلاصه اطلاعاتی
summary jurisdictions
U
محاکمات اختصاری
intelligence summary
U
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
summary conviction
U
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
summary judgment
U
حکمی که علیه ضامن صادر میشود
vehicle summary
U
فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
summary court
U
دادگاه بدوی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
summary card
U
کارت خلاصه
summary court
U
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
daily position summary
U
خلاصه وضعیت محل کشتیهادر روی اب
daily movement summary
U
خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
summary of monthly statement
U
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
trial
U
تست
he was on his trial
U
او را محاکمه میکردند
trial
U
امتحان
trial
U
آزمایش
trial
U
آزمون
to go t. a trial
U
محاکمه شدن
new trial
U
اعاده دادرسی
re trial
U
اعاده دادرسی
new trial
U
محاکمه جدید تجدید محاکمه
trial
U
محاکمه محاکمه کردن
trial
U
ازمایش کردن ازمایشی
trial
U
امتحان کردن
trial
U
امتحان
trial
U
ازمایش
trial
U
سعی
trial
U
محاکمه
trial
U
رنج
trial
U
ازمایش امتحان
trial
U
دادرسی
trial
U
کوشش
trial
U
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial on merits
U
رسیدگی ماهوی
trial on technicalities
U
رسیدگی شکلی
trial order
U
سفارش ازمایشی
trial lawyer
U
وکیل دادگستری که دردادگاههای جنایی حضورمییابد
He was put on trial.
U
او محاکمه شد.
[حقوق]
trial court
U
دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
trial elevation
U
درجه ازمایشی
trial elevation
U
درجه مربوط به شروع تیر موثر
trial function
U
تابع ازمایشی
trial hole
U
گمانه
trial hole
U
چاه ازمایشی
trial jury
U
هیئت منصفه
trial rate
U
درصد ازمایش یک محصول
trial shot
U
گلوله ازمایشی
trial balloon
<idiom>
U
یک دستی زدن
trial and error
<idiom>
U
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
show trial
U
محاکمهعلنی
to put somebody on trial
U
کسی را محاکمه کردن
day of the trial
U
روز محاکمه
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
trial shot
U
تیر قلق گیری
trial shot
U
تیر ازمایشی
trial balance
U
تراز ازمایشی
trial balance
U
ترازنامه ازمایشی
trial attorney
U
وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
time trial
U
رکوردگیری در تمرین رکوردگیری
committed for trial
U
تسلیم متهم به دادگاه
speedy trial
U
دادرسی فوری
shaft beyond trial well
U
چاه پیشکار
trial offer
U
عرضه ازمایشی
to make a trial of
U
امتحان کردن
to make a trial of
U
ازمودن
public trial
U
دادرسی علنی
one trial learning
U
یادگیری یک کوششی
trial run
U
استفاده ازمایشی
trial runs
U
استفاده ازمایشی
acceptance trial
آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
catch trial
U
کوشش مچ گیری
field trial
U
مسابقه تازیهای شکاری
ex parte trial
U
دادرسی غیابی
time trial
U
مسابقه دوتمرینی
to buy on trial
U
بشرط امتحان خریدن
trial attorney
U
وکیل محاکمه
trial at the bar
U
محاکمه
trial and error
U
ازمایش ولغزش
trial and error
U
ازمایش و خطا
trial and error
U
روش کورمالی
trial and error
U
کوشش و خطا
trial and error
U
ازمون و خطا
trial and error
U
روش ازمایش و خطا
trial and erroe
U
سعی وامتحان
to undergo a trial
U
محاکمه شدن
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
detention pending trial
U
توقیف احتیاطی
detention pending trial
U
حبس موقت
trial and error learning
U
یادگیری از راه کوشش و خطا
vicarious trial and error
U
کوشش و خطای نمادی
trial on procedural matters
U
رسیدگی شکلی
trial in presence of the parties
U
دادرسی حضوری
The wrd is a place of trial by ordeal , not of eas.
<proverb>
U
دنیا جاى آزمایش است نه جاى آسایش .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com