Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sugar-apple
U
سیتافال هندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sugar apple
سیب دارچینی
sugar apple
سفرجل هندی
Some sugar, please.
لطفا مقداری شکر.
how is sugar
U
بهای قندچیست قند درچه حال است
sugar
U
شیرین کردن متبلور شدن
sugar
U
تبدیل به شکر کردن
sugar
U
قند
sugar
U
شکر
sugar
U
شیرینی
sugar
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
grape sugar
U
گلوکز راست بر
grape sugar
U
دکستروز
beet sugar
U
قند چغندر
demerara sugar
U
شکر زرد و درشت
loaf sugar
U
قند کله
beet sugar
U
شکر چغندر
fruit sugar
U
fructose=
brown sugar
U
شکر سرخ
brown sugar
U
شکر خام
compound sugar
U
اولیگوساکارید
corn sugar
U
دکستروز
icing sugar
U
نوعیشکرکهبرایساختشیرینیکاربرددارد
caster sugar
U
شکر آشپزی
sugar daddy
U
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
foots of sugar
U
پس مانده یا سلف قند
lump sugar
U
قند کلوخه یاقالبی یاخرد
maple sugar
U
شکری که از جوشاندن شیره افرا می سازند
sugar maple
U
افرای سخت
sugar maple
U
افرای قندی
sugar loaf
U
بشکل کله قند
sugar loaf
U
کله قندی
sugar loaf
U
کله قند
sugar carbon
U
زغال قند
sugar candy
U
شیرینی
weight the sugar
U
قند را بکشید
sugar basin
U
شکردادن
sugar basin
U
قند دادن
wood sugar
U
قند چوب
wood sugar
U
گزیلوز
barley sugar
U
آب نبات
much sugar was left
U
قند زیادی باقی ماند
moist sugar
U
شکر مازندران
moist sugar
U
شکر خام
milk sugar
U
لاکتوز
sugar tongs
U
قند گیر
sugar lump
U
قطعهمکعبیشکر قندحبه
sugar beet
U
چغندر قند
cane sugar
U
نیشکر
sugar cane
U
نیشکر
granulated sugar
U
شکر
to sugar the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
barley-sugar
U
ستون مارپیچی
amino sugar
U
قند امین دار
sugar daddies
U
مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
What invert sugar
U
قند معکوس چیست
sugar daddy
<idiom>
U
پیرمردی که پولدار است به خانمهای جوان درقبال مصاحبت پول پرداخت میکند
sugar candy
U
نبات
the sugar ran short
U
قندمان کم امد
we ran short of sugar
U
قندمان کم امد
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
apple
U
یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple
U
نوعی ریزکامپیوتر که توسط شرکت کامپیوتری APPLEساخته شده است
apple
U
مردمک چشم
apple
U
سیب دادن
apple
U
چیز عزیزو پربها
apple
سیب
apple ii
U
اپل دو
apple
U
میوهء سیب دادن
the apple of one's eye
<idiom>
U
نور چشم
toffee apple
U
سیبیکهبالایهسختونازکتافیپوشیدهشدهباشد
the apple of one's eye
<idiom>
سوگلی بودن
To turn (apple)to someone.
U
به کسی رو آوردن ( متوسل شدن )
thorn apple
U
تاتوره خاردار
polish the apple
<idiom>
U
خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
apple dumpling
U
شیرینی پخته شده با سیب درونش
[آشپزی]
to peel an apple
U
پوست سیبی را گرفتن
apple juice
U
آب سیب
candy apple
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
eating apple
U
سیب خوردنی
apple pie
U
پای سیب
a crunchy apple
U
سیبی برشته و ترد
the apple of one's eye
<idiom>
U
عزیز دردانه
Adam's apple
U
جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
Adam's apple
U
سیب آدم
apple jack
U
عرق سیب
adams apple
U
سیب حضرت ادم
apple tree
U
درخت سیب
apple computer
U
کامپیوتر اپل
apple talk
U
اپل تاک
apple share
U
اپل شر
apple peel
U
پوست سیب
apple pascal
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا مخصوص استفاده درخانواده
apple of the eye
U
چیز پریها
apple of the eye
U
محبوب نوردیده
apple of the eye
U
مردمک چشم
apple macintosh
U
acintosh
apple core
U
تخمدان سیب
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Key
U
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
apple works
U
اپل ورکس
egg apple
U
بادنجان
fir apple
U
چلغوزه
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
the pulp of an apple
U
مغز سیب
adams apple
U
جوزک
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
shaped like an apple
U
بشکل سیب
pine apple
U
قشطه بمب
pine apple
U
عین الناس
pine apple
U
اناناس
love apple
U
گوجه فرنگی
gall apple
U
مازو
fir apple
U
جوزصنوبر
oak apple
U
مازو
crab apple
U
سیب صحرایی
adams apple
U
بر امدگی گلو
flat apple
U
گوی بولینگ خارج از بازی
apple desktop bus
U
گذر رومیزی اپل
Apple Computer Corporation
U
Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
Put the apple in the juicer.
U
سیب را در آب میوه گیر بگزارید.
apple desktop bus
U
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
To pick an apple off the tree.
U
سیبی را از درخت کندن
[چیدن]
.
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
The apple does not fall far from the tree.
<proverb>
U
درست شبیه پدر.
dutch apple pie
U
پای سیب هلندی
apple ring fender
U
دفرای حلقوی
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple filing protocol
U
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
U
با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست.
[چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
Apple file exchange
U
برنامه نرم افزاری که روی کامپیوتر Macintosh Apple اجرا میشود و اجازه خواندن دیسک از PC را میدهد
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
To eat an apple with the skin.
U
سیب را با پوست خوردن
oak apple or gall
U
مازو
Shipshape . In apple pie order.
U
مرتب ومنظم
section of a pome fruit: apple
U
قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
A rotten apple in jures its companions.
<proverb>
U
یک سیب گندیده هم جواران خود را لکه دار مى کند.
The rotten apple injures its neigbours.
<proverb>
U
یک سیب فاسد ,سیبهاى اطرافش را خراب مى کند.
toffie apple
[British English]
U
سیب با ژلاتین پوشیده شده
apple fritters
[British English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
apple beignets
[American English]
U
قاچ سیب درخمیر سرخ شده
[یک نوع شیرینی]
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
U
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com