Perdic | strength under tangential loading | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8929 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	strength under tangential loading U	مقاومت دربرابر عاملهای مماسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tangential U	فلی
	tangential U	مماسی
	tangential stress U	خستگی مماسی
	tangential component U	مولفه مماسی
	tangential deformation U	تغییر شکل مماسی
	tangential stress U	تنش مماسی
	deformation due to tangential force U	تغییر شکل مربوط به عامل مماسی
	self loading U	فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
	self loading U	پرشونده خودکار
	loading U	عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
	loading U	فرفیت بارگیری
	loading U	فرفیت
	loading U	بارگیری
	loading U	بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
	loading U	بارگذاری
	loading U	بار
	loading U	امیختن موادخارجی به شراب
	loading U	بارکنش
	loading U	بار محموله
	loading U	بارگیری مهمات درهواپیما
	loading U	بار گذاری
	loading U	خرج گذاری کردن سلاح
	loading U	پر کردن سلاح
	loading table U	جدول بارگیری
	density of loading U	تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
	loading list U	لیست بارگیری خودرو
	loading ramp U	راهروی شیب دار بارگیری
	loading for contingencies U	کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
	loading duration U	مدت بار گذاری
	loading diagram U	دیاگرام بارگیری
	loading coil U	پیچک بار افزای
	loading chart U	جدول بارگیری
	loading station U	ایستگاه بارگیری
	loading speed U	سرعت بار گذاری
	cross loading U	سر شکن کردن بارها
	cross loading U	تقسیم بارهای هواپیما
	cross loading U	مخلوط کردن بارها
	loading routine U	روال بارکننده
	loading rack U	سکوی بارگیری
	loading point U	نقطه سوارشدن
	loading site U	سکوی بارگیری
	loading plan U	طرح بارگیری خودرو
	cycles of loading U	دورههای بار
	loading site U	محل بارگیری
	loading space U	فضای قابل بارگیری
	loading point U	نقطه بارگیری
	diffraction loading U	منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
	diffraction loading U	منتجه فشار
	lane loading U	سربار خط عبوری
	emergency loading U	بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
	emergency loading U	بارگذاری فوق العاده
	endurance loading U	بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
	factor loading U	وزن عاملی
	indirect loading U	بارگذاری غیرمستقیم
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	horizontal loading U	کولاس افقی
	horizontal loading U	پر کردن مهمات به طور افقی
	frequency loading U	بارگیری فرکانسی
	loading bridge U	پل بارگیری
	loading bucket U	سطل بارگیری
	direct loading U	مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
	loading apron U	نوار بارگیری
	disc loading U	نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
	loading chart U	طرح بارگیری هواپیما
	drag loading U	فشار کششی
	drag loading U	نتیجه کشش بادیا موج انفجار
	drift loading U	دهانه
	dynamic loading U	بارگذاری جنبشی
	loading capacity U	فرفیت
	loading capacity U	بار گیری
	frequency loading U	بارکنش فرکانسی
	The ship is loading. U	کشتی درحال بارگیری است
	loading facilities U	وسایل بارگیری
	tactical loading U	بارگیری رزمی یا جنگی
	separate loading U	مهمات مجزا
	separate loading U	مجزا پرشونده
	base loading U	بارگیری انجام شده در پایگاه
	base loading U	بار اولیه
	rate of loading U	میزان بارگذاری
	rail loading U	سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
	bill of loading U	بارنامه کشتی
	transverse loading U	بارگذاری روی پایه
	truck loading U	سربار کامیون
	loading door U	فشاردر
	loading dock U	بارگیریبارانداز
	loading bunker U	بارگیریانبارزغال
	loading area U	قسمتلودینگ
	wing loading U	نسبت وزن کل به مساحت یال
	Loading and unloading. U	بارگیری وتخلیه
	wing loading U	وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
	up line loading U	انتقال یک کپی از یک برنامه
	unit loading U	بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
	bill of loading U	جواز کشتی
	preload loading U	بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
	magnetic loading U	بارگیری مغناطیسی
	combat loading U	بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
	commercial loading U	بارگیری تجارتی
	muzzle loading U	سر پر
	loading scale U	مقیاس بارگیری
	cease loading U	گلوله را پرنکنید
	cease loading U	پر نکنید
	commercial loading U	بارگیری کالای تجارتی
	commodity loading U	بارگیری کالاهای مختلف
	loading tray U	سینی پر کن گلوله
	bulk loading U	بارگیری در مخازن
	breech loading U	ته پر
	breech loading U	پر کردن تفنگ از ته
	pre loading U	بارگیری اولیه
	loading time U	زمان بارگیری
	point of loading U	نقطه بارگیری
	bulk loading U	بارگیری مخزن به طور یک جا
	muzzle-loading cannon U	بارگیریلولهتوپ
	container-loading bridge U	پلورودبستههابهکشتی
	bow loading door U	درخمشدهمخصوصبار
	block stowage loading U	بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
	ammunition loading line U	خط بارگیری مهمات
	loading on alternate spans U	حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
	loading participation in profits U	هزینههای مشارکت در سود
	volumetric loading/density U	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
	manpower loading chart U	نمودار تخصیص نیروی انسانی
	ammunition loading line U	صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
	on the strength of U	باستناد
	it is beyond my strength U	فوق نیروی من است
	it is beyond my strength U	زورمن به ان نمیرسد
	on the strength of U	باتکا
	it is too much for my strength U	زورمن به ان نمیرسد
	it is too much for my strength U	فوق نیروی من است
	strength U	استحکام
	strength U	استعداد رزمی
	strength U	توان رزمی تعداد نفرات
	strength U	قدرت
	strength U	قدرت رزمی استعداد نفری
	strength U	شدت
	strength U	مقاومت
	strength U	نیرومندی
	strength U	نیرو
	strength U	زور
	strength U	قوت
	strength U	قوه توانایی
	strength U	دوام
	multiple loading operating system U	سیستم عامل بارکننده چندتایی
	deflection under long term loading U	خیز ریز بار طویل المدت
	signal strength U	شدت صوت
	shearing strength U	طول برشکاری
	superego strength U	نیرومندی فراخود
	strength group U	گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
	strength of materials U	مقاومت مصالح
	strength ratio U	نسبت استحکام
	attached strength U	استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
	strength properties U	خصوصیات استحکام
	shear strength U	استقامت برشی
	shear strength U	مقاومت برشی
	characteristic strength U	مقاومت مشخصه
	strength of magnetism U	شدت مغناطیسی
	pole strength U	شدت قطب
	bond strength U	قدرت پیوند
	strength in bending U	مقاومت خمشی
	bending strength U	مقاومت خمشی
	buckling strength U	استحکام خمشی
	strength weld U	جوشکاری مقاومتی
	response strength U	نیرومندی پاسخ
	average strength U	استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
	authorized strength U	استعداد مجاز
	nonoperating strength U	جمعی غیرفعال در یکان
	assiciative strength U	نیرومندی تداعی
	ultimate strength U	حاصلضرب بیشترین بار ممکن
	ultimate strength U	مقاومت یا استحکام نهایی
	unit strength U	قدرت رزمی یکان
	unit strength U	استعدادیکان
	virile strength U	نیروی مردانه
	virile strength U	قوت مردی
	yield strength U	تاب ارتجاعی
	tear strength U	مقاومت [در برابر پارگی]
	tower of strength <idiom> U	پشتیبانی محکم
	ultimate strength U	مقاومت نهایی
	ultimate strength U	تاب
	ultimate strength U	مقاومت نهائی
	accountable strength	استعداد قابل توجه
	accountable strength U	استعداد قابل محاسبه
	tensile strength U	مقاومت کششی
	tensile strength U	توان کششی
	tensile strength U	تاب کششی
	tensile strength U	استحکام کششی
	they overtax our strength U	بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
	torsional strength U	استحکام پیچشی
	knot strength U	استحکام گره
	nonoperating strength U	پرسنل غیر فعال
	flexural strength U	توان خمشی
	ionic strength U	قدرت یونی
	end strength U	استعداد نهایی
	level of strength U	سطح استعداد رزمی
	level of strength U	میزان استعداد رزمی
	ego strength U	نیرومندی خود
	effective strength U	استعدادرزمی موجود
	effective strength U	استعداد رزمی موثر
	dynamic strength U	مقاومت دینامیکی
	disruptive strength U	استحکام انقطاع
	dielectric strength U	استحکام شکست
	dielectric strength U	قدرت دی الکتریک
	dielectric strength U	پایدار دی الکتریکی