Perdic | stern wards | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 52 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	stern wards U	بطرف عقب کشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	wards U	نگهبان
	wards U	محجور حفافت بخش
	wards U	ناحیه
	in wards U	دل وروده
	in wards U	کالای رسیده
	in wards U	شکمبه و روده واردات
	in wards U	احشا
	in wards U	امعا
	wards U	مولی علیه
	wards U	تولیت
	wards U	محوطه
	wards U	سلول زندان
	wards U	اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
	wards U	نگهداری کردن توجه کردن
	wards U	بخش
	wards U	اطاق جدا
	wards U	دهلیز
	wards U	حیاط محوطه زندان
	south wards U	بطرف جنوب متمایل بجنوب
	south wards U	بسوی جنوب
	from the date on wards U	از این تاریخ به بعد
	by the stern U	از طرف پاشنه ناو
	stern U	سخت گیر
	stern way U	واپس روی
	stern U	پاشنه
	stern U	عبوس
	stern U	سخت ومحکم
	stern U	عقب کشتی
	stern U	کشتیدم
	stern U	پاشنه ناو
	stern U	سخت و محکم شدید
	stern U	عقب قایق
	by the stern U	قایق سربالا در اب
	stern ward U	بطرف عقب کشتی
	stern wheeler U	پاروزن عقب کشتی
	stern wheeler U	کشتی دارای پروانه درعقب
	transom stern U	پاشنه تخت
	transom stern U	پاشنه صاف
	trim by stern U	aft trim
	stern tube U	لوله اژدر پاشنه ناو
	stern rope U	طناب پاشنه
	from stem to stern U	ازیک سربسر دیگر
	stern attack U	در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
	stern attack U	تک نزولی ازسمت عقب
	stern chase U	تعاقب کشتی فراری
	stern discipline U	انضباط سخت و محکم
	stern fast U	طناب پاشنه قایق
	stern hook U	نفر پاشنه قایق
	stern post U	ستون پاشنه ناو
	stern rope U	طناب شماره شش
	To strike an a attitude . To put on a stern look . U	قیافه گرفتن

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy