Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
staging post
U
محلآمادهسازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
staging
U
چوب بست
staging
U
سکوی کار
staging
U
اسکان دادن بستری کردن بیماران به طورموقت
staging
U
سوار کردن جا دادن
staging
U
سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
staging
U
تمرین کردن
staging
U
تمرین اب خاکی
staging
U
باکالسکه سفر ردن
staging
U
برصحنه اوری
staging
U
نمایش
staging
U
رانندگی کالسکه
staging
U
اسکلت
staging area
U
منطقه سوار شدن
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
staging light
U
چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
staging unit
U
یکان بارگیری کننده
staging unit
U
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
staging area
U
منطقه شروع عملیات
staging area
U
منطقه عملیاتی
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
ستون
post-
U
تیر
post-
U
دیرک ستون
post-
U
پست کردن
post-
U
تیرعمودی
post-
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
جرز
post-
U
بدیوار زدن
post-
U
پایگاه
post-
U
محل ماموریت موضع
post-
U
پادگان قرارگاه
post-
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
U
مربوط به پست
post-
U
چوب تقویت
post-
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
ex post
U
عملی
ex post
U
بوقوع پیوسته
ex post
U
به اعتبار گذشته
first post
U
شیپور خبر شبانه
last post
U
شیپور خاموشی
last post
U
شیپورعزا
out post
U
نگهبان
out post
U
نگهبانی
ex post
U
واقعی
the post has come
U
پست امد
the post has come
U
پست رسید
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
Would you post this for me, please?
U
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up
U
مطلع کردن کامل دادن به
to post up
U
تکمیل کردن
the post has come
U
پست وارد شد
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
post-
U
شغل
post
U
مقام مسئولیت
post
U
عجله
post
U
صندوق پست تعجیل
post
U
سیستم پستی پستخانه
post
U
پست
post
U
جرز
post
U
چاپار
post
U
نامه رسان پستچی
post
U
مجموعه پستی
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
تیر
post
U
بسته پستی
post
U
ارسال سریع پست کردن
post
U
چوب تقویت
post
U
مربوط به پست
post
U
شغل
post
U
اگهی کردن اعلان کردن
post
U
بدیوار زدن
post
U
پایگاه
post
U
پاسگاه
post
U
پست نظامی
post
U
پادگان قرارگاه
post
U
محل ماموریت موضع
post
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post
U
تیرعمودی
post-
U
پاسگاه
post
U
ستون
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
پست
post-
U
چاپار
post-
U
نامه رسان پستچی
post-
U
مجموعه پستی
post-
U
مقام مسئولیت
post-
U
بسته پستی
post-
U
سیستم پستی پستخانه
post-
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
ارسال سریع پست کردن
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
U
پست نظامی
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
عجله
post
U
دیرک ستون
post
U
پست کردن
post
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post processing
U
پس پردازش
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post restante
U
پست رستانت
post race
U
مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post restante
U
پست رستان
post road
U
جاده پستی
post road
U
جاده چاپارخانه دار
post script
U
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post strike
U
بعد از اجرای تک
post position
U
محل اسب در شروع
post processor
U
پس پرداز
post processor
U
پس پردارنده
post parade
U
رژه اسبها تا محل شروع
post property
U
اموال پادگانی
post property
U
اموال پادگان
post paid
U
که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post processing
U
پس پردازی
post order
U
حواله پستی
post oral
U
پشت دهنی
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
post hostilities
U
بعداز خاتمه مخاصمات
post hostilities
U
بعد از خاتمه درگیریها
post horse
U
اسب چاپاری
post hoc
U
پس از این
post haste
U
بسرعت شتاب فراوان
post haste
U
با شتاب فراوان
post glacial
U
تازه
post glacial
U
وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post general
U
رئیس کل پست
post free
U
بدون نیاز به تمبر زدن
post flight
U
بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post flight
U
بعد از پرواز
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
post juvenal
U
بعد از جوانی
post matter
U
چیزهای پستی
sentry post
U
پاسگاه
post of duty
U
پاسگاه
post obit
U
بعد ازفوت
post obit
U
قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial
U
بعد از ازدواج
post multiplication
U
پس ضرب
post mortem
U
پس از واقعه
post mortem
U
پس از مرگ
post mortem
U
پس از واقع
post meridiem
U
پس از نصف النهار
post meridiem
U
بعداز فهر
post meridian
U
بعد از فهر
post matter
U
محمولات پستی
post flag
U
پرچم میدان صبحگاه
post strike
U
بعد از تک هوایی
king-post
U
شاه تیر
finishing post
U
پستانتهایی
distance post
U
قرارگاهمحلمسابقه
centre post
U
قسمتبدونآرایش
post-war
U
پس از جنگ
post-industrial
U
پسصنعتی
post-boxes
U
صندوق پست
post-box
صندوق پست
winning post
U
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post
U
تیر مقصد
whipping post
U
تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
newel post
U
تیرعمودیپایهنرده
post binder
U
پوشهپوستی
post lantern
U
فانوسخیابان
hanging-post
U
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post
U
تیر عمودی
door-post
U
[تیر عمودی در]
crown-post
U
تیرک عمودی
corner-post
U
[پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting
U
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office?
U
پستخانه کجاست؟
border post
U
ساختمانمرزبانی
ring post
U
لبهزمینبوکس
post mill
U
آسیابنصبشده
to stand to one's post
U
درجایاماموریت خود ثابت ماندن
take this letter to the post
U
این نامه راببرید به پستخانه
stern post
U
ستون پاشنه ناو
rotational post
U
شغل نوبتی
relay post
U
پست رابط پست واسطه
relay post
U
پست رابط ستون
railing post
U
میله نرده
quota post
U
پست دایمی
quota post
U
شغل دایمی
queen post
U
عصا
post union
U
اتحاد پستی بین المللی
post town
U
شهری که پستخانه مستقل دارد
post time
U
زمان شروع اسبدوانی
post test
U
پس ازمون
rotational post
U
شغل در چرخش
rudder post
U
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com