English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
square deals U تقلب نکردن
square deals U باشرف بودن رک وراست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deals U معامله کردن
deals U سر و کار داشتن
deals U اقدام کردن
deals U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
deals U سازماندهی کردن
deals U توافق تجاری
deals U اندازه مقدار بررسی
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
deals U مقدار
deals U اندازه
deals U قدر
deals U حد معامله کردن
deals U سر و کارداشتن با
deals U توزیع کردن
deals U معامله داد و ستد
package deals U مقاطعه در بست و خرید یکجا
package deals U معامله کلی معامله چکی
package deals U معامله یکجا
This shop deals in goods of all sorts . U دراین مغازه همه چیز معامله می شود
four-square U مصممانه
square away U سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
out of square U خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
four-square U رک
square in U پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square U با صراحت
four-square U به طور صریح
out of square U کج
on the square U بانصاف
on the square U بدرستی
on the square U بدون کجی
mean square U یک مربع حسابی
square away <idiom> U برنامه ریزی کردن
square one <idiom> U درآغاز
by the square U مطابق نمونه
by the square U درست
by the square U بدقت
four-square U پراراده
four-square U چهارگوش
four-square U چهار گوشهی کامل
four-square U کاملا مربع
try square U گونیای فلزی
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square U بشکل مثلث
three square U دارای سه ضلع مساوی
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
four-square U رک و راست
four-square U بیشیله پیله
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
four-square U مصمم
four-square U استوار
four-square U پابرجا
four-square U محکم
four-square U صریح
four-square U بیرودربایستی
four-square U صادق
four-square U راستگو
t square U خطکش چلیپایی
to square up U خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
square U مجذور
square U چهار گوش
square U مرتب کردن کلاه
square U منصف
square U مربع
four-square U قرص
square U چارگوش
square U واریز کردن
square U گوشه دار
square U وفق دادن
square U بتوان دوم بردن مجذور کردن
square U چهارگوش کردن مربع کردن
square U راست حسینی
square U عادلانه
square U منظم حسابی
square U مربع توان دوم
square U جذر میدان
square U گونیا
square U مساوی
all square U مساوی
square U برابر
square U خانه شطرنج
square U جوردراوردن
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U به یک طرف میله وعمود به ان
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
weak square U حفره سوراخ
word square U acrostic
t mitre the square U گوشه نودزینه را نیم کردن
weak square U نقطه ضعف
t mitre the square U گونیا را فارسی کردن
word square U جدول کلمات متقاطع
square radian U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
weak square U خانه ضعیف شطرنج
to play square U راست وحسینی بازی کردن
to be back to square one <idiom> U دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
I cannot square it with my conscience to ... U من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
three square file U سوهان سه گوش
square bracket U قلاب
steel square U گونیای فولادی
square neck U یقهچهاگوش
square meal U غذایمقوی
square roots U ریشه دوم
The Ferdowsi Square . U میدان فردوسی
fair and square <idiom> U راست وبی پرده
hollow square U [گچ بری هرمی رومی]
square matrix U ماتریس مربعی [ریاضی]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
square number U مربع کامل [ریاضی]
square bracket U کروشه
square bracket U براکت
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
black square U خانهسیاه
square bet U شرطچهارگوش
square flag U پرچممربع
square move U حرکت
square root of U جذرعددی
square sail U بادبانچهاگوش
square trowel U مالهچهاگوش
white square U خانهسفید
set square U گونیا
square wood U چارتراش کردن الوار
square root U جذر
magic square U چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
mean square deviation U اختلاف
mean square deviation U مغایرت
mean square deviation U میزان انحراف متداول
miter square U گونیا
root mean square U ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
square ball U پاس عرضی
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square dance U رقص محلی امریکا
square dance U رقص چوبی
square dome U چهار طاقی
square foot U فوت مربع
square inch U اینچ مربع
square knot U گره مرکب از دونیم کره
flight square U خانه فرار شطرنج
color square U مربع رنگ نما
square deal U باشرف بودن رک وراست
square root U ریشه دوم
square roots U جذر
square brackets U قلابهای گوشه دار
back square U گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
betwixt square U گونیا
bevel square U گونیا
carpenters try square U گونیای درودگری
chi square U مربع خی
square knot U گره مربر
square wood U بریدن الوار
square pyramid U هرم مربع القاعده
square rigger U نوعی کشتی بادی
square shooter U باشرف
square shooter U ادم درستگار
square shouldered U چهارشانه
square shouldered U دارای شانه پهن
square deal U تقلب نکردن
square toed U متروکه
square stone U سنگ بادبر
square toed U دارای پنجه مربع
square toed U قدیمی مسلک
square toed U امل
square wave U موج چهار گوش
square wave U موج مربعی
square wave U موج مربع
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square potential well U چاه مربعی پتانسیل
square means second p U مجذوریعنی توان دوم
square metre U متر مربع
square mil U میل مربع
square matrix U ماتریس مربعی
square matrix U ماتریس مربع
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square lattice U شبکه مربعی
square knot U گره مربع
square planar U مسطح مربعی
root mean square velocity U جذر میانگین مجذور سرعت
triangular set square U گونیای نقشه کشی
square head plug U انشعابسرچهارگوش
triangular set square U گونیای رسم کشی
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
bevelled edge square U زاویه حاده
square law detection U یکسوکنندگی مربعی
bevel steel square U نقاله
square root key U دکمهرادیکال
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
square-headed tip U سرچهاگوش
He gave me a square deal . U بامن منصفانه معامله کرد
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
chi square test U ازمون "چی دو "
square root method U روش جذرگیری
root mean square error U جذر میانگین مجذور خطا
black square weakness U ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
chi square distribution U توزیع مربع خی
square shaft screw of bolt U میله چارتراش
square peg in a round hole <idiom> U شخصی که مناسب کاری نباشد
His deeds fail to square with his words. U عملش با حرفش نمی خواند
square-jawed adjustable spanner تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com