Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ammunition
U
مهمات
ammunition trains
U
بنه مهمات
antimateriel ammunition
U
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
armed ammunition
U
مهمات مسلح
armed ammunition
U
مهمات اماده انفجار
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
ball ammunition
U
فشنگ مانوری
ammunition stocking
U
جوراب سربازی
ammunition shoes
U
کفش سربازی
ammunition point
U
نقطه اماد مهمات
ammunition pit
U
چاله مهمات
ammunition pit
U
زاغه مهمات
ammunition modification
U
بهبودمهمات
ammunition modification
U
بهتر سازی مهمات
ammunition lot
U
نوبه مهمات
ball ammunition
U
مهمات مانوری
blank ammunition
U
مهمات مانوری
blank ammunition
U
مهمات مشقی
ammunition stowage
U
ذخیرهمهمات
service ammunition
U
مهمات رزمی
service ammunition
U
مهمات جنگی
separate ammunition
U
مهمات مجزا
practice ammunition
U
مهمات مخصوص تمرین هدف
practice ammunition
U
مهمات مشقی
live ammunition
U
مهمات جنگی
inert ammunition
U
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
inert ammunition
U
مهمات مشقی
inert ammunition
U
مهمات بی اثر
fixed ammunition
U
مهمات ثابت
drill ammunition
U
گلوله مشقی
drill ammunition
U
مهمات مشقی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
ammunition handler
U
سربازمهمات
ammunition handler
U
متصدی مهمات
ammunition credit
U
سهمیه مهمات
ammunition condition
U
وضعیت مهمات
ammunition chest
U
شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
ammunition chest
U
جعبه مهمات
ammunition carrier
U
خودرو مهمات کش
ammunition belt
U
فانوسقه
ammunition belt
U
نوار فشنگ
ammunition barricade
U
بستههای مهمات
ammunition depot
U
محل تدارک مهمات
ammunition credit
U
سهمیه مهمات ذخیره
ammunition depot
U
انبار مهمات
ammunition carrier
U
مهمات بیار
ammunition depot
U
محل نگهداری مهمات
ammunition dump
U
انبار مهمات
ammunition dump
U
زاغه مهمات
ammunition day of supply
U
روز اماد مهمات
ammunition identification code
U
کد شناسایی مهمات
ammunition available supply rate
U
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops
U
مهمات موجود در دست یگانها
ammunition lift capability
U
مقدورات حمل مهمات
ammunition lift capability
U
فرفیت حمل ونقل مهمات
ammunition loading line
U
خط بارگیری مهمات
ammunition loading line
U
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
ammunition data card
U
کارت مشخصات مهمات
ammunition and toxic material open space
U
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
special
U
خاص
special
U
مخصوص
special
U
مخصوصا
special
U
استثنایی
special
U
مخصوص خاص
special
<adj.>
U
اضافه
special
U
ویژه
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special
<adj.>
U
خاص
special
<adj.>
U
علاوه
special
<adj.>
U
ویژه
special
U
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special
U
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special
U
حرف غیر عادی در یک نوشتار
special staff
U
ستاداختصاصی
special symbol
U
نماد ویژه
special troops
U
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special property
U
مالکیت خاص
special symbol
U
نماد خاص
special team
U
تیم ذخیره ها
special troops
U
یکانهای مخصوص
special tribunal
U
دادگاه اختصاصی
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special session
U
جلسه مخصوص
special purpose
U
یک منظوره
special purpose
U
خاص منظوره
special purpose
U
تک منظوره
special registrant
U
دفتر ثبت نام مخصوص
special relativity
U
نسبیت خصوصی
special school
U
اموزشگاه استثنایی
special services
U
خدمات مخصوص
special services
U
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special session
U
جلسه فوق العاده
special verdict
U
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special verdict
U
تصمیم ویژه
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
special session
U
نشست ویژه
special session
U
نشست فوق العاده
as a special exception
<adv.>
U
بطور استثناء
as a special exception
<adv.>
U
استثنأ
Are there any special fares?
U
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
special vertict
U
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special weapons
U
جنگ افزار مخصوص
special weapons
U
جنگ افزارهای ویژه
special effects
U
جلوههای ویژه
special effects
U
تروکاژ
special mark
U
علامتمخصوص
Special Branch
U
سازمانپلیسبریتانیا
special effect
U
جلوههایویژه
Do you have any special rates?
U
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special staff
U
ستاد تخصصی
special delivery
U
پست سفارشی
special case
U
مورد خاص یااستثنایی
special character
U
ویژه
special character
U
دخشه ویژه
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts
U
عقود معینه
special contracts
U
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
Paste Special
U
درج یک شی خاص
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
special damage
U
خسارت مخصوص
special degration
U
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special case
U
مورد ویژه
special bastard
U
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
extra special
U
فوق العاده
extra special
U
ویژه
extra special
U
مخصوص
Paste Special
U
در یک متن
special ability
U
توانایی اختصاصی
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
special agent
U
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special agreement
U
قرارداد ویژه
special area
U
منطقه پرواز مخصوص
special bastard
U
حرامزاده ویژه
special deposits
U
سپردههای ویژه
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special pleading
U
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special majority
U
اکثریت خاص
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
special party
U
گروه ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
special passport
U
پاسپورت مخصوص
special plea
U
دفاع خاص
special pleader
U
متخصص تهیه لوایح دفاعی
special jury
U
هیئت منصفه مخصوص
special duty
U
کار ویژه
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling
U
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special education
U
اموزش و پرورش استثنایی
special character
U
دخشه
special weight race
U
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
special acceptance of a bill of
U
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special purpose computer
U
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special interest group
U
گروه
I must make a special note of that.
U
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special libraries association
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
Every man is made for a special job.
<proverb>
U
هر کس را بهر کارى ساختند .
Can I go earlier today, just as a special exception?
U
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
special purpose programming language
U
زبان برنامه نویسی تک منظوره
digital video special effects
U
نمایشمخصوصعددیعوامل
extra special flexible wire rope
U
طناب فولادی ویژه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com