Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solid state physics
U
فیزیک حالت جامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
solid-state
U
مربوط به وسایل نیمه هادی
solid-state
U
وسیله ذخیره حافظه با وضعیت ساکن
solid state
U
نیمه هادی
solid state
U
حالت جامد
solid-state laser
U
لیزر حالت جامد
[فیزیک]
solid state cartridge
U
کارتریج نیمه هادی
solid state cartridge
U
کارتریج حالت جامد
solid state circuitry
U
مدارات حالت جامد
solid state component
U
مولفهء حالت جامد
solid state device
U
دستگاه حالت جامد
solid state diffusion
U
پخش حالت جامد
national
[state, federal state]
<adj.>
U
حکومتی
national
[state, federal state]
<adj.>
U
دولتی
physics
U
فیزیک
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
molecular physics
U
فیزیک مولکولی
modern physics
U
فیزیک مدرن
modern physics
U
فیزیک جدید
electron physics
U
فیزیک الکترونی
metal physics
U
فیزیک فلزات
electron physics
U
فیزیک الکترونها
particle physics
U
فیزیک ذرات
introduction to physics
U
فیزیک مقدماتی
introduction to physics
U
مبادی فیزیک
particle physics
U
ریزچه فیزیک
modern physics
U
فیزیک نوین
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
to get a pass in physics
U
در امتحان فیزیک قبول شدن
Health physics
U
فیزیک بهداشت
quantum physics
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
Health physics
U
بهداشت پرتوی
Health physics
U
فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection
U
بهداشت پرتوی
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
solid
U
تیمی با بازیگران خوب
solid
U
پر
solid
U
سخت پا
solid
U
یکسان فضائی
solid
U
یکپارچه
solid
U
توپر سخت محکم
solid
U
دج
solid
U
قابل اطمینان
solid
U
توپر نیرومند
solid
U
مکعب حجمی
solid
U
توپر
solid
U
ثابت
solid
U
تن
solid
U
بدن
[کالبد]
solid
U
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solid
U
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solid
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solid
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid
U
یک پارچه
solid
U
منجمد سخت
solid
U
تنه
solid
U
جسم
[بدن]
solid looking
U
دارای قیافه جامد وبیروح
solid
U
قوی خالص
solid
U
جامد
solid
U
ز جسم
solid
U
ماده جامد سفت
solid
U
سخت
solid
U
مکعب
solid
U
سه بعدی
solid
U
محکم
solid
U
استوار
solid
U
بسته
solid
U
ناب
solid door
U
لنگه در توپر
solid floor
U
کف زیر بر
solid sodding
U
پوشش یکدست چمنی
solid dike
U
اب بند
solid dam
U
سد بی دررو
solid dam
U
سد کور
solid color
U
رنگ یکدست
solid body
U
جسم سخت
solid angle
U
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
regular solid
U
کثیرالاضلاع پنج ضلعی منظم
solid geometry
U
هندسه سه بعدی
solid geometry
U
هندسه فضایی
crystalin solid
U
جامد متبلور
solid wire
U
سیم تک رشته
color solid
U
سه بعدی رنگ نما
solid support
U
تکیه گاه جامد
solid solution
U
محلول جامد
solid shaft
U
محور توپر
solid propellant
U
سوخت جامد
solid partition
U
جداگر یکپارچه
solid line
U
خط پر
solid geometry
U
هندسه ی فضایی
solid jet
U
فوران پر
of solid build
U
خوش بنیه
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
solid figure
U
تن
Seven solid years.
U
هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
solid figure
U
بدن
[کالبد]
solid shot
U
ساچمهخالص
It must have a solid foundation.
U
اساس کار باید محکم باشد
solid figure
U
تنه
solid figure
U
جسم
[بدن]
solid fuel
U
سوخت جامد
solid angle
U
زاویه فضایی
This is a very solid car.
U
این اتوموبیل خیلی محکم است
solid solution
U
کریستال مخلوط
unit solid angle
U
زاویه واحد فضایی
solid-shade dyeing
U
یکدست و همرنگ
solid-shade dyeing
U
رنگرزی یکنواخت
substitutional solid solution
U
محلول جامد جانشینی
solid-rocket booster
U
راکدثابتبالارونده
solid rubber tyre
U
لاستیککائوچوییسفت
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
gas solid chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- جامد
Iranian goods are usally solid.
U
جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
to be in a state of f.
U
پیوسته درتغییربودن
to be in a state of a
U
هراسان بودن
to keep state
U
شان یا مقام خودراحفظ کردن
two state
U
دو حالتی
the state
U
effusion seminal causedby cleanness ofجنابت
to be in a state of a
U
بیم داشتن
what state
U
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
to keep state
U
خود را گرفتن
state-
U
چگونگی
state-
U
تعیین کردن حال
state-
U
افهار داشتن افهارکردن
state-
U
جزء به جزء شرح دادن
state-
U
توضیح دادن
state
U
وضعیت
state
U
وضعیت چیزی
state
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
state
U
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
state-
U
کیفیت
state-
U
دولت استان
state-
U
حالت
state-
U
دولت
state-
U
دولتی حالت
state-
U
کشوری
state-
U
ایالت
state-
U
جمهوری کشور
state-
U
ملت
state
U
دولت استان
state
U
حال
state
U
تعیین کردن وقرار دادن
state
U
دولت
state
U
دولتی حالت
state
U
کشوری
state
U
ایالت
state
U
جمهوری کشور
state
U
ملت
state
U
کیفیت
state
U
چگونگی
state
U
تعیین کردن حال
state
U
افهار داشتن افهارکردن
state
U
حالت
state
U
افهار کردن وتصریح کردن
state
U
ابهت
state
U
مقام ورتبه
state
U
سیاسی رسمی وضع
state
U
دولتی
state
U
ایالت کشوری
state
U
کشور
state
U
جزء به جزء شرح دادن
state-
U
کشور
state-
U
سیاسی رسمی وضع
state-
U
ابهت
corresponding state
U
حالت متنافر
state-
U
افهار کردن وتصریح کردن
state-
U
تعیین کردن وقرار دادن
state-
U
حال
state
U
توضیح دادن
state-
U
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
state-
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
state-
U
وضعیت
state-
U
مقام ورتبه
state-
U
وضعیت چیزی
state-
U
ایالت کشوری
state-
U
دولتی
State Department
U
وزارت امور خارجه
state of equilibrium
U
حالت تعادل
State Department
U
وزارت برون مرز
state of grace
U
تائید
state of grace
U
توفیق
state of in her itance
U
ملک یا دارایی قابل توارث
unstable state
U
حالت ناپایا
unpolarized state
U
حالت ناقطبیده
war state
U
دولت جنگی
wait state
U
وضعیت انتظار
war state
U
دولت نظامی declaration preventivetotal
wait state
U
حالت انتظار
wait state
U
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
zero wait state
U
وضعیت یک وسیله
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
waiting state
U
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا
head of state
U
پادشاه
state of alert
U
وضعیت هوشیاری
state of alert
U
وضعیت امادگی
state midicine
U
سیستم پزشکی تحت نظارت دولت
state midicine
U
سیستم پزشکی ملی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com