English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sliding board U سرسره
sliding board U سراشیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sliding U گوشواره
sliding U سرخوردگی
sliding U لغزش
sliding U اچار تی شکل
sliding U چهارچوب متحرک
sliding channel U کانال
sliding breech U چهارچوبمتحرکتهتوپ
line of sliding U خط لغزش
sliding bolt U کلون در
sliding scale U جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding caisson U صندوقه کشویی
sliding cover U پوششمتحرک
sliding rail U ریلمتحرک
sliding weight U وزنمتحرک
sliding window U پنجرهمتحرک
sliding rule U خطکش ریاضی
sliding caliper U کولیس [ابزار]
sliding caliper U قطرسنج [ابزار]
sliding contact U کنتاکت لغزان
sliding contact U کنتاکت لغزشی
sliding door U در کشوی
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
sliding rule U خط کش مهندسی
sliding speed U سرعت لغزشی
sliding wedge U کشوی متحرک
sliding wedge U کشو
sliding tackle U تکل درحال لیز خوردن
sliding sluices U دریچه کشویی مستغرق
sliding seat U نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
sliding form U قالب بندی کشویی
sliding formwork U قالببندی لغزان
sliding door U در کشودار
sliding friction U اصطکاک لغزشی
sliding scales U جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding plan U برنامه لغزان
sliding cheek bit U دهنهلیزپهلویی
sliding overlap arm U بازویپوشش
sliding folding window U پنجرهتاشویمتحرک
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
across the board یکسره
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
to go on board U سوارکشتی شدن
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
go by the board U از ناو پرت شدن
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
To get on board. U سوار کشتی شدن
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
by the board U از طرف پهلوی ناو
across the board U شامل تمام طبقات
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U تابلوی امتیازات
board U تخته
board U سکوی شیرجه
board U روکش کردن
board U جلد کردن تخته
board U مقوا
board U کشتی
over the board U بازی شطرنج حضوری
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته پوش کردن
across the board U سرجمع
board U شدن
board U سوار
board U میز غذا
board U غذای روی میز
board U اغذیه
board U میزشوریادادگاه
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
board U پانسیون شدن
board U منزل کردن
board U هیات
board U هیئت ژوری
board U هیئت کمیسیون
board U تخته حاوی نقشه
above board به طور آشکار
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U صفحه مدار
board U برد
board U صفحه یامیز شطرنج
above board U بی حیله
board U تابلو
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
switch board U صفحه کلید برق یاتلفن
switch board U صفحه تقسیم برق
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
playing the board U بازی فی نفسه
switch board U تابلوی برق
system board U برد سیستم
takeoff board U تخته پرش طول
spring board U تخته شیرجه
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
status board U تابلو وضعیت
playing the board U بازی بر صفحه
plotting board U پلاتینگ برد
status board U تابلوی وضعیت
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
tea board U سینی
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
straw board U مقوای ضخیم
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
splash board U سپر پاشنه قایق
side board U میز قفسه دار
sea board U کناره دریا
scale board U تخته نازک
scaffold board U تخته چوب بست
running board U تخته رکاب اتومبیل
runing board U رکاب
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
range board U میز تنظیم مسافت
programmer board U برد برنامه ریز
sea board U کناردریا
sea board U دریاکنار
sea board U خط ساحلی
scaffold board U تخته زیر پا
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
side board U میز کناری
side board U میز پا دیواری
side board U میز دم دستی
shoulder board U پیش فنگ
shoe board U علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
selection board U هیات گزینش
seguin board U تخته سگن
press board U مقوای فشرده
terminal board U تخته اتصال سیم
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
for full board U برای تختخواب و تمام وعده های غذا
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for half board U برای نیم پانسیون
for full board U برای تمام پانسیون
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
sandwich board U آگهیتبلیغاتیکهبهشانهمیاندازند
ironing board U میزاتو
half board U هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
full board U هتلیکهدرآنهمهوعدههایغذائیسرومیشود
draining board U آبچکانفرفشوئی
chopping board U تختهسبزیو گوشت
board meeting U جلسهمالکیاهیئتمدیرهیکشرکت
board and lodging U غذاییبرایخوردنومکانیبرایخوابیدن
tote board U تختهحملونقل
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
eaves-board U لب بام
clap-board U [تخته ی رو کوبی یا روکار ساختمان]
barge-board U [تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
governing board U کمیته حاکمه
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
skirting board U تختهپارچهای
route board U تختهتعیینمسیر
pressing board U تختهفشرده
weather board U تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash board U تخته رختشویی
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
valley board U اب رو درهای
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
tread board U کف پله
top board U میز نخست شطرنج
to fall over board U ازکشتی پرت شدن
tilting board U صفحه کج شونده
three ply board U تخته سه لا
thin board U لا
terminal board U تخته ترمینال
terminal board U تخته کلم
board game U بازی روی تخته
board games U بازی روی تخته
placard board U تختهپلاکارد
louvre-board U سکویروزنهدار
lighting board U تختهروشنایی
front board U مقوایجلویی
board insulation U عایقتختهای
backing board U تختهپشتیبان
back board U جلدپشتی
alighting board U تختهتراز
emery board U سوهان ناخن
diving board U دایو
diving board U تخته پرش
diving board U تختهی شیرجه
bread-board U تختهی آمادهی مدار سازی
bread-board U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
bread-board U تختهی نان بری
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
terminal board U محوراتصال سیمها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com