English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slide chair U مقرغلافمتحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to take a chair U نشستن
my chair was next his U صندلی من پهلوی صندلی اوبود
take the chair U ریاست انجمنی را دارا بودن
chair U خرک
chair U کرسی استادی در دانشگاه
chair U برکرسی یاصندلی نشاندن
chair U مقر
chair U صندلی
take the chair U ریاست انجمنی را بر عهده داشتن
elbow chair U صندلی دسته دار
club chair U صندلی دسته دار بزرگ
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
camp chair U صندلی تاشونده
boatswain's chair U صندلی نقاله
high chair U صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
electric chair U اعدام بوسیله برق
an odd chair U صندلی تکی
an odd chair U صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
arm chair U صندلی دسته دار
arm chair U صندلی راحتی
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
step chair U صندلیپلهدار
barrel chair U صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
curule chair U کرسی عاج
curule chair U صندلی عاج نشان
deck chair U صندلی حصیری تاشو
wing chair U مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
windsor chair U صندلی دارای پشتی منحنی
wheel chair U صندلی چرخ دار
walking chair U چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
twisboat chair U قایق- صندلی تابدار
to fill the chair U برکرسی نشستن
to fill the chair U ریاست کردن
to bottom a chair U ته انداختن بصندلی
cabriole chair U مبلاستیل
director's chair U صندلیمدیر
night chair U صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
he nestles in the chair U در صندلی غنوده
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
folding chair U صندلیتاشو
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
he has passed the chair U ریاست داشته است
he has passed the chair U رئیس بوده است
he nestles in the chair U است
morris chair U صندلی راحتی
swivel chair U صندلی چرخان
types of chair U انواعصندلی
chair-rail U [قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
easy chair U صندلی راحت
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
sedan chair U تخت روان یکنفره
office chair U مبل اداری
office chair U صندلی اداری
typist's chair U صندلیتایپیست
rocking chair U صندلی گهوارهای
Wassily chair U صندلیفلزی
office swivel chair U صندلی گردان اداری
bean bag chair U صندلیکیسهایراحتی
slide U صفحه لغزنده چهارچوب
slide in U توسراندنی
slide U سر سراندن
slide U اسلاید
slide U سرسره گهواره توپ
slide U سریدن
slide U ریل لغزنده سرسره
slide in U کشویی
slide U لغزیدن
slide U لغزش
slide U سرازیری
slide U سراشیبی ریزش
slide U سرسره
slide U کشو
slide U اسباب لغزنده
slide U سورتمه
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide U سرخونده
slide U پس وپیش رونده
slide U خط کش
slide U طوقه لغزنده
slide U حرکت به آرامی روی یک سطح
slide U سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
slide U لیزخوردن ازپهلو
slide U غلاف متحرک
slide U حرکت از پهلو
slide-bar U مانعسرخوردن
slide [for children] U سورتمه [سرسره ] [در برف]
slide projector U برنامهاسلاید
tuning slide U دریچهتولیدآهنگ
slide plate U صفحهلغزان
to slide to the side U به آنطرف سریدن
variable slide U طول عقب نشینی متغیر
slide mount U شیشهرویاسلاید
slide magazine U جعبهاسلاید
first valve slide U اولیندریچهسرنده
second valve slide U دومیندریچهسرنده
adjustment slide فلز متحرک
entrance slide U سراشیبیورودی
glass slide U اسلایدشیشهای
third valve slide U سومیندریچهسرنده
slide rule U خط کش ریاضی
back slide U لغزش به عقب
back slide U شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
bottom slide U لغزنده زیرین
control slide U کشوی کنترل
control slide U غلتگاه کنترل
cross slide U کشوی لغزنده عرضی
slide rule U خط کش مهندسی
slide rule U خط کش محاسبه
slide rules U خط کش ریاضی
slide rules U خط کش مهندسی
slide rules U خط کش محاسبه
cutter slide U لغزنده فرز
slide valve U دریچه کشویی
slide slip U سردادن هر دو اسکی با هم ازپهلو
slide valve U دریچه متحرک
slide chasse U حرکت با یک پا بجلو و فشار
slide aperture U شکاف درجه
power slide U لغزش به کنار در پیچ مسیر
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
slide valve U سوپاپ متحرک
slide wire U سیم لغزان
left slide U حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
back slide U منحرف شدن از مسیر
slide show U نمایش اسلاید
slide valve U دریچه متحرکی که باز وبسته میشود
slide wire potentiometer U پتانسیومتر با سیم لغزان
slide wire bridge U پل ویتستن لغزان
slide show package U بسته نمایش اسلاید
slide rule dial U صفحه مدرج خط کش محاسبهای
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
forward slide change U تعویضاسلایدجلویی
reverse slide change U تعویضاسلایدوارونه
azimuth adjustment slide rule U خط کش محاسبات تنظیم گرا
power-off/slide-select bar U دکمهاتخابگراسلاید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com