Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
single loop armature
U
ارمیچر تک پیچکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armature loop
U
پیچک ارمیچر
armature loop
U
حلقه ارمیچر
single armature converter
U
مبدل یک ارمیچری
armature
U
جوشن پوشش
armature
U
سیم پیچ
h armature
U
ارمیچر تیراهنی
armature
U
میله فولادی
armature
U
ارماتور
armature
U
زره
armature
U
القاگیر
armature
U
ارمیچر
armature
U
میله فلزی
armature
U
جوشن
armature varnish
U
شالاک ارمیچر
armature tooth
U
نیش ارمیچر
armature reaction
U
واکنش ارمیچر
armature reaction
U
عکس العمل ارمیچر
armature tape
U
نوار چسب ارمیچر
armature resistance
U
مقدار مقاومت ارمیچر
armature shaft
U
محور ارمیچر
armature tester
U
ارمیچرازما
armature stand
U
پایه ارمیچر
armature pole
U
قطب ارمیچر
armature slot
U
شیار ارمیچر
armature pocket
U
شیار ارمیچر
armature current
U
جریان ارمیچر
three phase armature
U
ارمیچر سه فازه
armature band
U
کمربند ارمیچر
armature bar
U
میله ارمیچر
armature circuit
U
مدار ارمیچر
armature coil
U
پیچک ارمیچر
armature core
U
هسته ارمیچر
armature heating
U
گرم شدن ارمیچر
armature interference
U
اغتشاش ارمیچر
armature winder
U
دستگاه ارمیچرپیچ
armature winding
U
سیم پیچ ارمیچر
dynamo armature
U
ارمیچر دینام
external armature
U
ارمیچر خارجی
girder armature
U
ارمیچر تیر اهنی
shuttle armature
U
ارمیچر تیراهنی
teeth of armature
U
دندان ارمیچر
internal armature
U
ارمیچر داخلی
ironclad armature
U
ارمیچر جوشن دار
magner armature
U
جوشن مغناطیسی
polarized armature
U
ارمیچر قطبیده
pole armature
U
ارمیچر قطبی
ribbed armature
U
ارمیچر شیاردار
slotted armature
U
ارمیچر شیاردار
double armature
U
ارمیچر دوگانه
disk armature
U
ارمیچر صفحهای
ring armature
U
ارمیچر حلقوی
unipolar armature
U
ارمیچر تک قطبی
two phase armature
U
ارمیچر دو فازه
cylindrical armature
U
ارمیچر استوانهای
drum armature
U
ارمیچر استوانهای
starter motor armature
U
ارمیچر راه انداز
smooth core armature
U
ارمیچر با هسته صاف
re entrant armature winding
U
سیم پیچ ارمیچر باز گشته
balanced armature unit
U
جوشن متعادل
bar wound armature
U
ارمیچر میلهای
back turns of armature
U
سیمپیچی معکوس ارمیچر
bar wound armature
U
رتور قفس سنجابی
magnetic armature loudspeaker
U
بلندگوی مغناطیسی
closed coil armature
U
ارمیچر مدار بسته
armature shifting motor
U
موتور با ارمیچر قابل تغییر
pitch of armature winding
U
گام پیچک
armature binding wire
U
سیم بست ارمیچر
open coil armature
U
ارمیچر با پیچک باز
toothed ring armature
U
ارمیچر حلقوی دندانه دار
armature end play
U
بازی محوری ارمیچر
dead turn of armature
U
دور هرز ارمیچر
duplex wound armature
U
ارمیچر دو سیم پیچی
demagnetizing turns of armature
U
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
lap wound armature
U
ارمیچر رویهم
inner loop
U
حلقه درونی
do while loop
U
لوپ WHILE/DO
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
حلقه شدن
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
loop
U
دریچه
loop
U
مهاری
loop
U
سوراخ
loop
U
کمند
loop
U
ضربه بلند قوس دار
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
U
درو در انتهای خرک
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
loop
U
حلقه زدن
inner loop
U
حلقه داخلی
loop
U
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
U
گریز
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
پیچ چرخ
loop
U
گره
loop
U
حلقه طناب
loop
U
حلقه
loop
U
خمیدگی
loop
U
حلقه دارکردن
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
گره زدن
loop antenna
U
انتن حلقهای
open loop
U
مدار باز
loop body
U
تنه حلقه
loop antenna
U
انتن حلقوی
local loop
U
حلقه محلی
open loop
U
حلقه باز
overhead loop
U
گره حلقومی یا گره بالاتنه
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
prusik loop
U
گره پلکانی
loop body
U
بدنه حلقه
loop checking
U
مقابله حلقه
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop initializaion
U
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop line
U
دوراهی
loop pass
U
پاس قوسی
loop step
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop sling
U
حلقه بند تفنگ
loop sling
U
بند حلقهای
loop hole
U
گریز
loop hole
U
روزنه
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
loop code
U
کد حلقوی
loop structure
U
ساختار حلقهای
nested loop
U
حلقه لانهای
nested loop
U
حلقه تو درتو
nested loop
U
حلقه اشیانهای
loop control
U
کنترل حلقه زنی
loop counter
U
شمارنده حلقه
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop sling
U
مهار حلقوی بار بند حلقوی
elastic loop
U
حلقهارتجاعی
to stay in the loop
<idiom>
U
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop-hole
U
روزنه
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
button loop
U
دکمهرکاب
belt loop
U
حلقهکمربند
closed loop
U
حلقه بسته
closed loop
U
حلقه مسدود
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
to stay in the loop
<idiom>
U
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
hanger loop
U
جایآویز
heel loop
قوس پاشنه
loop stitches
U
کوکطنابی
peg loop
U
میخحلقهطناب
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
arrow-loop
U
شکاف تهویه
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
uncontrolled loop
U
حلقه کنترل نشده
counting loop
U
حلقه شمارش
current loop
U
حلقه جاری
hysteresis loop
U
منحنی هیسترزیس
feedback loop
U
حلقه باز خوردی
expansion loop
U
خم انبساط
endless loop
U
حلقه بی انتها
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
endless loop
U
حلقه بی پایان
inductive loop
U
حلقه ی القائی
induction loop
U
حلقه القائی
drip loop
U
حلقه ریزش اب
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
infinite loop
U
حلقه نامحدود
curtain loop
U
بازوبندپرده
input coupling loop
U
حلقه پیوست ورودی
open loop gain
U
بهره تقویت در حلقه باز
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
varley loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
sleeve strap loop
U
بستنوارسرآستین
loop knot tie
U
گره حلقوی
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
closed loop gain
U
بهره تقویت درطبقه بسته
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
distributor service loop
U
خطسرویسپخش
magnetic hysteresis loop
U
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
every single day
<adv.>
U
روزانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com