English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple contract U قرارداد شفاهی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple U ساده
simple mean U میانگین حسابی
simple mean U میانگین ساده
simple U که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple U ساده دل
simple U خام
simple U ناازموده
simple U بی تکلف
simple U نادان ساده کردن
simple U بسیط
simple U اسان
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple-hearted <adj.> U ساده دل
simple compression U فشار ساده
simple bending U خمش ساده
simple beam U تیر ساده
simple interest U سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple interest U سود ساده
simple average U میانگین ساده
simple beam U تیره ساده
simple correlation U همبستگی ساده
simple motion U حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple minded U ساده لوح
simple minded U ساده دل
simple magnet U مغناطیس ساده
simple eye U چشم ساده
simple equation U معادله خطی
simple distillation U تقطیر ساده
simple leaves U برگهایتازه
simple majority U اکثریتنسبی
simple attack U حمله ساده
simple arc U لامپ قوسی ساده
simple hearted U بی تزویر
simple shear U دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple shear U برش ساده
simple schizophrenia U اسکیزوفرنی ساده
simple regression U رگرسیون ساده دو متغیره
simple circuit U مدار توان
simple oscillator U نوسانگر ساده
simple premission U اذن محض
simple parry U دفاع ساده
simple hearted U ساده دل
simple-minded U ساده لوح
simple strain U تغییر طول نسبی ساده
fee simple U حق تملک دائم
fee simple U حق الزحمه متعارف
fee simple U میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple truss U خرپای ساده
simple support U تکیه گاه ساده
simple structure U ساخت ساده
simple stress U تنش ساده
simple fraction U کسر ساده
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
simple harmonic motion U حرکت هماهنگ ساده
simple harmonic motion U حرکت نوسانی ساده
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
The dilemma has no simple answers. U این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
This is treason, pure and simple. U خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
simple axis of symmetry U محور ساده تقارن
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. U موضوع اینقدرها هم ساده نیست
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
simple cubic lattice U شبکه مکعبی ساده
simple periodic current U جریان دورهای ساده
simple list text chart U جدول نوشتاری با لیست ساده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
in contract U طبق قرارداد
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U تعهد
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U منقبض کردن
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
all in contract U قراداد کلی
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract U : پیمان بستن
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
contract U قرردادبستن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U همکشیدن
contract U پیمان
contract U قرارداد
contract U منقبض شدن
contract U قرارداد بستن
by contract U بطور مقاطعه
contract U کنترات پیمان .
contract U دچارشدن
contract U مقاطعه
contract U :قرارداد
contract U عقد
contract with U عقد کردن
prime contract U قرارداد اصلی
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
parties to the contract U متعاملین
performance of a contract U اجرای قرارداد
parties to the contract U طرفین عقد
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract U رابطه متعاقدین
provisions of a contract U شرایط قرار داد
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
sales contract U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
revocable contract U عقد مجاز
requirements of a contract U مقتضای عهد
revocable contract U عقد جایز
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract U شبه قرارداد
quasi contract U شبه عقد
provisions of a contract U مواد قرار داد
service contract U قرارداد خدماتی
social contract U قرار داد اجتماعی
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
unconditional contract U عقد منجز
the contract is still valid U قراردادباعتبار
the contract is still valid U خودباقی است
unauthorized contract U عقد فضولی
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
the life of a contract U مدت یک قرارداد
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract U صحت قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
valid contract U عقد صحیح
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
unilateral contract U قراردادایقاعی
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
contract work U پیمانکاری
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of farmletting U مزارعه
contract of affreightment U قراردادحمل
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract note U سند قرارداد
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve U منحنی قرارداد
contract curve U منحنی مبادله
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of guarantee U عقد ضمان
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U عقد بیع
contract of sale U قرارداد فروش
contract of reward U جعاله
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
breach of contract U تخلف از قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
based on a contract U قراردادی
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
assignment of contract U انتقال قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
conditions of contract U شرایط قرارداد
conditional contract U عقد معلق
conditional contract U عقد مشروط
conclusion of a contract U مبایعه
conclusion of a contract U parties two between asale of
enter into a contract U منعقد کردن عقد
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
conclude a contract U عقد بستن
composition contract U قرارداد ارفاقی
assignment of contract U واگذاری قرارداد
operation of contract U نفوذ قرارداد
labor contract U قرارداد کار
irrevocable contract U عقد لازم
invalid contract U عقد فاسد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com