Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
side post
U
بائو
side post
U
باهو
side post
U
قائمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To take someones side . To side with someone.
U
از کسی طرفداری کردن
side by side columns
U
ستونهای پهلو به پهلو
on the other side
<adv.>
U
به ترتیب دیگر
on one side
<adv.>
U
یکی انکه
on one side
<adv.>
U
در یک طرف
side
U
پهلو کناره
on the other side
<adv.>
U
درمقابل
on the other side
<adv.>
U
ازطرف دیگر
on the other side
<adv.>
U
از سوی دیگر
over the side
U
خارج از ناو
out side of
U
جز غیراز
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
side with
<idiom>
U
عاشق چیزی بودن
side
U
سمت کنار
right side up
U
پشت رو
right side up
U
وارونه
side
U
طرف
side
U
سمت
side
U
پهلو
side
U
جنب جانب
side
U
ضلع
side
U
کناره
side
U
طرفداری کردن از
side
U
در یکسو قرار دادن
side
U
بر
side
U
تیم
side
U
جهت
On that side .
U
درآن طرف
on the other side
<adv.>
U
طور دیگر
along side
U
پهلو به پهلوی
side out
U
خطای سرویس
he is on our side
U
طرف ما
along side
U
تا کنار
along side of
U
درپهلوی
along side of
U
دربرابر
along side of
U
درقبال
side
U
سو
in side
U
سمت سرویس زمین
along side
U
در کنار
along side
U
در پهلو
on side
U
پایان بازی
side by side
U
پهلو به پهلو
on side
U
در داخل خط خارج نشده
he is on our side
U
طرفدار مااست
side out
U
خراب کردن سرویس
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
off side
U
خارج از خط
near side
U
سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
near side
U
سمت چپ اسب
in side
U
سمت سرویس زمین اسکواش
ex post
U
واقعی
ex post
U
عملی
out post
U
نگهبان
ex post
U
بوقوع پیوسته
post
U
پست
ex post
U
به اعتبار گذشته
the post has come
U
پست امد
the post has come
U
پست رسید
out post
U
نگهبانی
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
Would you post this for me, please?
U
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post
U
دیرک ستون
last post
U
شیپورعزا
last post
U
شیپور خاموشی
to post up
U
مطلع کردن کامل دادن به
to post up
U
تکمیل کردن
the post has come
U
پست وارد شد
first post
U
شیپور خبر شبانه
post-
U
ارسال سریع پست کردن
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post
U
بسته پستی
post
U
ستون
post
U
سیستم پستی پستخانه
post
U
صندوق پست تعجیل
post
U
عجله
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
U
نامه رسان پستچی
post
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
عجله
post-
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
سیستم پستی پستخانه
post-
U
بسته پستی
post-
U
مجموعه پستی
post-
U
نامه رسان پستچی
post-
U
چاپار
post-
U
پست
post
U
ارسال سریع پست کردن
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
اگهی کردن اعلان کردن
post
U
بدیوار زدن
post
U
مجموعه پستی
post
U
پایگاه
post
U
پادگان قرارگاه
post
U
محل ماموریت موضع
post
U
شغل
post
U
مقام مسئولیت
post
U
چوب تقویت
post
U
پست نظامی
post
U
پاسگاه
post
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
U
پست کردن
post
U
تیر
post
U
تیرعمودی
post
U
جرز
post
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
بدیوار زدن
post-
U
پایگاه
post-
U
پادگان قرارگاه
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
U
مربوط به پست
post-
U
چوب تقویت
post-
U
جرز
post-
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
U
مربوط به پست
post-
U
تیر
post-
U
دیرک ستون
post-
U
ستون
post-
U
تیرعمودی
post
U
چاپار
post-
U
محل ماموریت موضع
post-
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
U
پست نظامی
post-
U
پست کردن
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
شغل
post-
U
مقام مسئولیت
post-
U
پاسگاه
post-
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
side sweep and over under
U
فن تندر
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
side tone
U
سایدتون
side lights
U
چراغ دریانوردی طرفین ناو
side overlap
U
پوشش جانبی عکس هوایی
side party
U
گروه رنگ زن
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
side step
U
کنار رفتن
side step
U
گریز
side step
U
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
side stream
U
ریزابه
side show
U
نمایش فرعی
side screen
U
چادر افتاب گیر
side reflector
U
منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
side step
U
سویگام
side reflector
U
پرتوافکن کناری
side lines
U
محوطه بیرون از خط کناری
side reaction
U
واکنش جانبی
side slip
U
یک برشدن یا سر خوردن
side slip
U
بچه حرامزاده
side lights
U
چراغهای طرفین ناو
side job
U
شغل غیر سازمانی
side arms
U
جنگ افزارکمری
side band
U
باند کناری
side band
U
ساید باند
side board
U
میز دم دستی
side board
U
میز پا دیواری
side board
U
میز کناری
side board
U
میز قفسه دار
side box
U
لژکنار
side arms
U
اسلحه کمری
side armor
U
سلاح کمری
side arm
U
از پهلو
road side
U
کنار جاده یا خیابان
ship side
U
پهلو
short side
U
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
side aisle
U
کنار
side aisle
U
راهرو
side arm
U
اسلحه کمری
side arm
U
کمری
side boy
U
گارد احترام میز پاس
side burns
U
لاپات
side effects
U
اثرات جنبی
side effects
U
اثرات فرعی
side foot
U
ضربه با کنار پا
side friction
U
اصطکاک جانبی
side glance
U
نظر بیک طرف
side glance
U
نظر فرعی نظر اجمالی
side group
U
گروه جانبی
side honors
U
مراسم ادای احترام در میزپاس
side burns
U
موی سر درجلوگوشها
side dish
U
غذاهای فرعی
queen side
U
جناح وزیر شطرنج
side burns
U
خط ریش
side show
U
موضوع فرعی
side car
U
جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
side cast
U
پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
side chain
U
زنجیر جانبی
side circuit
U
مدار جانبی
side contact
U
شاخک لامپ
right side of a cloth
U
روی پارچه
prompt side
U
قسمتاضطراری
side ladder
U
پلههایجانبی
side lane
U
راهعبورجانبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com