English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shells U پوست
shells U قشر
shells U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells U عامل محافظ حفاظ
shells U جلد
shells U پوست فندق وغیره
shells U کالبد
shells U بدنه ساختمان
shells U گلوله توپ
shells U پوکه فشنگ
shells U قشر زمین
shells U سبوس گیری کردن
shells U پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shells U فشنگ
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U پوسته
shells U توده
shells U لایه
shells U قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells U پوکه
shells U جعبه حاوی باروت
shells U ساچمه وچاشنی
shells U زرهی پوشش
shells U صدف
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U برنامه واسطه
shells U برنامه خروج موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interchangeable bearing shells U پوسته قابل تعویض یاطاقان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com