English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
selective hardening U سخت گردانی انتخابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selective U نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective U برگزیننده
selective U قابل انتخاب
selective U انتخابی
selective U بهگزین
selective U گزیننده
selective U گزیده انتخابی
selective U گزینشی
selective U انتخاب کننده
selective U مبنی بر انتخاب
selective U دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selective erosion U فرسایش انتخابی
selective dump U روگرفت گزیده
selective calling U فراخوانی گزیده
selective breeding U تخم کشی انتخابی
selective attention U دقت انتخابی
selective admission U پذیرش انتخابی
selective access U دستیابی گزیده
selective forgetting U فراموشی انتخابی
selective inattention U عدم توجه انتخابی
selective listing U سیاهه برداری گزیده
selective perception U ادراک انتخابی
selective process U فرایند گزینشی
selective quenching U سردکنندگی ناحیهای
selective service U خدمت داوطلبانه نظام
selective trace U ردیابی گزیده
selective signalling U ارتباط مخصوص
selective distribution system U پخش گزینشی
selective clock stetching U تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
selective ion electrode U الکترود یون گزین
harmonic selective ringing U تلفن اختصاصی همساز
frequency selective amplifier U تقویت کننده سلکتیو فرکانس
after hardening U دوباره سخت کردن پلاستیک
hardening U سخت گردانی
hardening U سخت شدن
hardening U سفت شدگی
air hardening U سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
work hardening U سخت گردانی سرد
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
broken hardening U سخت گردانی شکسته
case hardening U سخت گردانی سطحی
age hardening U سخت گردانی زمانی
work hardening U سخت کاری فلزات
temper hardening U سخت گردانی بازپخت
water hardening U سختگردانی با اب
hardening of concrete U سخت شدن بتن
self hardening steel U فولاد خود سخت گردانی
strain hardening U سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
hardening and temper U بهتر کردن تشویه ی فولاد
hardening furnace U کوره سخت گردانی
hardening strain U تغییر طول سخت گردانی
hardening room U اطاق سخت گردانی
hardening of mortars U سخت شدن ملاتها
nitrogen hardening U سخت گردانی ازتی
hardening distortion U شکستگی سخت گردانی
precipitation hardening U سخت گردانی رسوبی
hardening crake U ترک سخت گردانی
radiation hardening U سخت گردانی تابشی
hardening constituent U جزء سخت گردانی
rapid hardening U زود سخت
flame hardening U سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
double hardening U سخت گردانی مضاعف
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone U عمق سختی
salt bath hardening U سخت گردانی حمام نمک
air hardening steel U فولاد هوا سخت شده
strain age hardening U سخت گردانی کرنشی زمانی
age hardening susceptibility U تقبل سخت گردانی زمانی
quench age hardening U سخت گردانی و ترساندن
oil hardening steel U فولاد سخت گردانی روغنی
rapid hardening portland cement U سیمان پرتلند با مقاومت زیاد
salt bath case hardening U سخت گردانی سطحی حمام نمک
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
gas fired hardening tempering furnace U کوره سخت گردانی و بازپخت گازسوز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com