Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
secondary plan
U
طرح ثانوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to buy something on a deferred payment plan
[on a time payment plan]
[on deferred terms]
U
چیزی را قسطی خریدن
secondary
U
فرعی
secondary
U
کمکی
secondary
U
حاکی از زمان گذشته
secondary
U
ثانویه
secondary
U
یدکی
secondary
U
درجه دوم
secondary
U
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary
U
نیست
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary
U
سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary
U
در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary
U
کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary
U
هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary
U
ثانوی
secondary processes
U
فرایندهای ثانوی
secondary memory
U
حافظه ثانویه
secondary markets
U
بازارهای فرعی
secondary markets
U
بازارهای ثانوی
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary key
کلید ثانویه
secondary item
U
کالای تدارکاتی فرعی
secondary item
U
اقلام فرعی تدارکاتی
secondary inhibitor
U
بازدارنده ثانوی
secondary hydrogen
U
هیدروژن درجه دوم
secondary gain
U
بهره ثانوی بیماری
secondary motivation
U
انگیزش ثانوی
secondary nozzle
U
نازل ثانویه
secondary port
U
station secondary
secondary port
U
subordinatestation : syn
secondary unit
U
واحد فرعی
secondary port
U
,
secondary port
U
بندر فرعی
secondary planet
U
ماه
secondary planet
U
اقمار
secondary planet
U
انگل قمر
secondary planet
U
ملتزم
secondary planet
U
همراه
secondary obligation
U
تعهدات ثانویه
secondary airflow
U
جریان هوای فرعی
secondary evidence
U
ادله درجه دوم
of secondary importance
U
از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
secondary emission
U
صدور ثانوی
secondary electron
U
الکترون ثانوی
secondary elaboration
U
بسط ثانوی
secondary effects
U
اثرات ثانوی
secondary education
U
اموزش متوسطه
secondary drive
U
سائق ثانوی
secondary current
U
جریان خروجی
secondary costs
U
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary consumers
U
مصرف کنندگان دومین
secondary planet
U
پیرو
secondary evidence
U
ادله فاقداعتبار زیاد
of secondary importance
U
کمترمهم
secondary cone
U
برج هدایت یدکی ناو
secondary alcohol
U
الکل 2 درجه
secondary alcohol
U
الکل نوع دوم
secondary amine
U
امین 2 درجه
secondary amine
U
امین نوع دوم
secondary hydrogen
U
هیدروژن 2 درجه
secondary armament
U
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary battery
U
پیل باتری
secondary carbon
U
کربن 2 درجه
secondary carbon
U
کربن نوع دوم
secondary function
U
کارکرد ثانوی
secondary coil
U
پیچک ثانوی
secondary beam
U
تیرک
secondary productivity
U
فراوردگی دومین
secondary effects
U
اثرهای جانبی
secondary effects
U
آثار جانبی
secondary wire
U
سیم خروجی
secondary school
U
دبیرستان
secondary schools
U
دبیرستان
secondary root
U
دومینریشه
secondary battery
U
باتری بارشدنی
secondary winding
U
سیم پیچ خروجی
secondary winding
U
سیم پیچ ثانویه
secondary treatment
U
تصفیه دومین
secondary channel
U
دومینجهت
secondary inlet
U
دومینوردی
secondary mirror
U
دومینآینه
secondary effect
U
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
U
نتیجه جانبی
secondary effect
U
اثر فرعی
secondary effect
U
اثر جانبی
secondary picketing
U
کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary modern
U
نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary action
U
انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary reflector
U
منعکسکنندهثانوی
secondary treatment
U
پاکسازی دومین
secondary standard
U
استاندارد ثانویه
secondary stairs
U
پلکان فرعی
secondary soil
U
خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary storage
U
انباره ثانویه
secondary storage
U
حافظه ثانویه
secondary sewers
U
لولههای فرعی فاضلاب
secondary road
U
جاده فرعی یا درجه 2
secondary road
U
جاده درجه دو
secondary reward
U
پاداش ثانوی
secondary stresses
U
تنشهای درجه دوم
secondary stress
U
خستگی فرعی
secondary storage
U
انباره ثانوی
secondary position
U
موضع یدکی
secondary qualities
U
صفات ثانوی
secondary position
U
موضع فرعی
secondary reinforcer
U
تقویت کننده ثانوی
secondary cell
U
پیل باتری
secondary sex characteristics
U
ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary marshalling track
U
دومینراهباریکه
secondary structure of portein
U
ساختار دوم پروتئین
secondary projection area
U
منطقه فرافکنی ثانوی
secondary emission ratio
U
شدت صدور ثانوی
secondary storage device
U
دستگاه حافظه ثانوی
secondary mental deficiency
U
عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary great circle
U
دایره عظیمه ثانویه
secondary electron emission
U
پیل ثانویه الکترون
secondary storage medium
U
رسانه انباره ثانوی
secondary consumers: carnivores
U
دومینمصرفکننده
secondary consumers: insectivores
U
دومینمصرفکننده
secondary emission characteristic
U
مشخصه صدور ثانوی
K-plan
U
[طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
E-plan
U
[طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
the better plan is to
U
بهتر این است که .....
plan
U
برنامه
plan
U
زبان برنامه نویسی سطح پایین
plan
U
طرح ریزی کردن
plan
U
طرح کردن
plan
U
پیش بینی کردن
plan
U
نقشه کف
plan
U
نقشه مسطحه برنگاره
plan
U
هامن
plan
U
پلان
plan
U
برنامه ریزی کردن
plan
U
طرح کشیدن یا ریختن
plan
U
طرح ریزی کردن در نظر داشتن نقشه
plan
U
تدبیر
plan
U
تدبیر اندیشه
plan
U
نقشه
plan
U
خیال
plan
U
نقشه کشیدن طرح ریختن
plan
U
طرح
ground plan
U
طرح اساسی
collection plan
U
طرح جمع اوری اخبار
site plan
U
نقشه محل
sliding plan
U
برنامه لغزان
collection plan
U
طرح جمع اوری
strategic plan
U
طرح جنگ
strategic plan
U
نقشه جنگ
tactical plan
U
طرح عملیات تاکتیکی
tactical plan
U
طرح عملیات نظامی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
cargo plan
U
طرح بارگیری ناو
barrier plan
U
طرح موانع
approval of plan
U
تصویب نقشه
ground plan
U
شالوده
ground plan
U
نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
master plan
U
نقشه مجموعه
master plan
U
نقشه کلیات
ground plan
U
نقشه مسطحه
sheer plan
U
نقشه ساختمانی ناو
ground plan
U
برنگاره
site plan
U
نقشه جایگاه
american plan
U
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
colombo plan
U
طرح کلمبو
test plan
U
طرح ازمایش
to plan a building
U
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
The plan landed .
U
هواپیما بزمین نشست
layaway plan
<idiom>
U
قرض راکم کم پرداختن
stowage plan
U
طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
to foil a plan
U
نقش بر آب کردن نقشه ای
to foil a plan
U
عقیم گذاردن نقشه ای
block-plan
U
نقشه اولیه ساختمان
butterfly plan
U
طرح پروانه ای
to plan a building
U
عمارتی راطرح ریزی کردن
to pursue a plan
U
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
to pursue a plan
U
نقشهای را دنبال کردن
to suggest a plan
U
طرحی راپیشنهادکردن
war plan
U
طرح جنگی
war plan
U
نقشه جنگی
working plan
U
نقشه اجرا راهنمای کار
ground-plan
U
[نقشه همتراز با زمین]
centralized plan
U
پلان مرکزی
open-plan
U
ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
to foil a plan
U
خنثی کردن نقشه ای
colombo plan
U
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
plan of maneuver
U
طرح مانور
partial plan
U
برنامه جزئی
part plan
U
نقشه جزیی
parking plan
U
طرح پارک کردن هواپیماها
outline plan
U
طرح مبنا
ordnance plan
U
طرح اردنانس
ordnance plan
U
طرح تهیه جنگ افزار ومهمات
national plan
U
برنامه ملی
marshall plan
U
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
marshall plan
U
برنامه مارشال
marshall plan
U
طرح مارشال
loading plan
U
طرح بارگیری خودرو
lesson plan
U
طرح درس
key plan
U
نقشه راهنما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com