Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
search parties
U
گروه پیگرد
search parties
U
دستهی جستار گرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
third parties
U
شخص ثالث
parties
U
طرفین
parties
U
متداعیین اطراف دعوی
parties
U
اصحاب دعوی
parties
U
اطراف
the contracting parties
U
طرفین متعاهدین
the coalition parties
U
احزاب موتلفه
contracting parties
U
متعاقدین
the coalition parties
U
احزاب ائتلاف کننده
parties to the contract
U
متعاملین
the contracting parties
U
طرفین متعاقدین
contracting parties
U
طرفین متقاعدین
contracting parties
U
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
injured parties
U
طرف خسارت دیده
injured parties
U
طرف صدمه دیده
house-parties
U
مجالس خانگی
house-parties
U
دوره خانگی
garden parties
U
گاردن پارتی
The opposition parties .
U
احزاب مخالف
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
contracting parties
U
طرفین قرارداد
coalition parties
U
احزاب موتلفه
coalition parties
U
احزاب موتلف
idological parties
U
احزاب دارای روش فکری خاص
parties to the contract
U
طرفین عقد
hen parties
U
مهمانی زنانه
tea parties
U
مهمانی چای
tea parties
U
عصرانه چای
working parties
U
گروه کار
parties to a dispute
U
اصحاب دعوی
parties to a dispute
U
متداعیین
parties to the contract
U
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
reconciliation of two parties
U
اصلاح ذات البین
parties to the contract
U
متعاقدین
hen parties
U
مجلس رقص زنانه
parties to a contract
U
طرفین متعاهدین
parties of dispute
U
اصحاب دعوی
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
boarding parties
U
تیم تفتیش
boarding parties
U
گروه پژوهش
interested parties
U
اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
high contracting parties
U
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
social democratic parties
U
حزب سوسیال دمکرات
trial in presence of the parties
U
دادرسی حضوری
to search
[for]
[someone]
U
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
right of search
U
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search
U
حق جستجو
search me
<idiom>
U
نمی دونم ،ازکجا بدونم
in search of
U
در جستجوی
right of search
U
حق بازرسی کشتی در دریاها
search
U
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
to search out
U
پیدا کردن
to search for anything
U
چیزیراجستجو کردن
to search for anything
U
پی چیزی گشتن
the search of
U
جستجوی چیزی
to search after
U
زیر و رو کردن
in search of
U
بجستجوی
to search
U
گشتن
[جستجو کردن]
to search after
U
کاوش کردن
search
U
بررسی وشناسایی زمین
search
U
مراقبت کردن از زمین
search
U
کاوش کردن زمین
search
U
شناسایی کردن
search
U
درو در عمق با اتش
search
U
تجسس کردن
search
U
تلاش
search
U
بازرسی کردن
search
U
گشتن
to search after
U
تحقیق کردن
to search after
U
جستجو کردن
to search after
U
بازرسی کردن
search
U
جستجو
search
U
تجسس
search
U
تکاپو بازرسی
search
U
کاوش
search
U
جستجوکردن
search
U
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
U
جستجو برای یک موضوع داده
search
U
جستجو کردن
search
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
to search
U
جستجو کردن
search
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
U
جستجویی که هر عنصریت
search
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
U
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search
U
تفتیش
search
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
U
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search sweeping
U
مین روبی مراقبتی
specific search
U
تجسس اختصاصی منطقه
search sweeping
U
مین روبی ازمایشی
search string
U
رشته جستجو
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
search radar
U
رادار تجسسی
search mission
U
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search memory
U
حافظه جستجو
search light
U
نورافکن
search key
کلید جستجو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search result
U
نتیجه جستجو
search party
U
گروه پیگرد
search party
U
دستهی جستار گرد
specific search
U
شناسایی مخصوص
body search
U
بازرسیبدنی
sequential search
U
جستجوی ترتیبی
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
sector of search
U
منطقه کاوش
To search ones conscience .
U
کلاه خود را قا ضی کردن
search results
U
نتایج جستجو
search results
U
نتیجه های جستجو
search one's soul
<idiom>
U
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
visit and search
U
بازدید و تجسس کردن ناو
search cycle
U
چرخه جستجو
search warrant
U
حکم تفتیش منزل
area search
U
جستجوی ناحیه
area search
U
جستجوی دامنهای
area search
U
جستجوی ناحیهای
backward search
U
جستجوی پسرو
binary search
U
جستجوی دوتایی
binary search
U
جستجوی دودوئی
blind search
U
جیستجوی بی نتیجه
chaining search
U
جستجوی زنجیرهای
cover search
U
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search
U
جستجوی دورستهای
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search
U
کاوش منطقه
search warrant
U
حکم بازرسی و ورود
search warrant
U
حکم تفتیش
search warrant
U
اجازه تفتیش
search warrants
U
حکم تفتیش منزل
search warrants
U
حکم بازرسی و ورود
search warrants
U
حکم تفتیش
search warrants
U
اجازه تفتیش
air search
U
تجسس هوایی
air search
U
مراقبت هوایی
antisubmarine search
U
عملیات تجسس ضد زیردریایی
antisubmarine search
U
کاوش ضد زیردریایی
dichotomizing search
U
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search
U
جستجوی دو حالته
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
linear search
U
جستجوی خطی
multifile search
U
جستجوی چند پروندهای
retrospective search
U
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear
U
جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace
U
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
U
جستجو و جایگزینی
search and rescue
U
عملیات تجسس و نجات
global search
U
جستجوی سراسری
fibonacci search
U
جستجوی فیبوناچی
disjunctive search
U
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
exhaustive search
U
جستجو هر رکورد در پایگاه
search coil
U
پیچک کاشف
fibonacci search
U
جستجو فیبو ناجی
dichotomizing search
U
جستجوی دوقسمتی
track search keys
U
کلیدهایجستجویزمان
search light illumination
U
روشنایی با نورافکن
search light illumination
U
روشن کردن منطقه با نورافکن
total search result
U
مجموع نتیجه جستجو
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
edit/search buttons
U
اصلاحگر
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
global search and replace
U
جستجو و جایگزینی سراسری
search attack unit
U
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
edit/search buttons
U
دکمهجستجوگر
quadratic quotient search
U
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
optimum tree search
U
جستجوی بهینه درخت
search attack unit
U
ناو گروه شکارزیردریایی
air search radar
U
رادارردیابهوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick.
<proverb>
U
ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com