English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
schedule maintenance U نگهداشت زمان بندی شده
schedule maintenance U نگهداری زمانبندی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
maintenance schedule U برنامه نگهداشت
Other Matches
schedule U زمان بندی کردن
schedule U برنامه زمانی
schedule U برنامه ریزی کردن
schedule U دربرنامه گذاردن
schedule U برنامه
schedule U صورت فهرست
schedule U جدول
schedule U فرانما
schedule U برنامه زمان بندی
schedule U زمانبندی
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule U ریز برنامه
schedule U فهرست راهنمای قانون
schedule U در برنامه منظورکردن
schedule U برنامه زمان بندی فهرست
schedule U برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedule U صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
fr schedule U برنامه نسبتی ثابت
Schedule+ U برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
vi schedule U برنامه فاصلهای متغیر
vr schedule U برنامه نسبتی متغیر
fi schedule U برنامه فاصلهای ثابت
schedule U برنامه اجرائی
schedule of fires U برنامه ساعتی اتشها
schedule of targets U برنامه اماجها
schedule of targets U برنامه هدفها
schedule report U گزارش زمانبندی شده
schedule date U موعد طبق برنامه
ratio schedule U مقیاس نسبتی
employment schedule U برنامه استفاده از ناو
rating schedule U مقیاس درجه بندی
project schedule U زمان بندی پروژه
shift schedule U برنامه زمان کاری
optimum schedule U مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
consumption schedule U جدول مصرف
subject schedule U برنامه موضوعی
subject schedule U برنامه جزء جزء
employment schedule U برنامه ماموریت ناو
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
schedule an appointment U قرار ملاقات گذاشتن
work schedule U برنامه کار
demand schedule U جدول تقاضا
shift schedule U برنامه شیفت کاری
indifference schedule U جدول بی تفاوتی
interval schedule U برنامه فاصلهای
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
time schedule U برنامه زمانی
tariff schedule U جدول تعرفه
supply schedule U جدول عرضه
shift schedule U برنامه نوبت کاری
assault schedule U برنامه هجوم
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
schedule of fires U برنامه اتشها
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
fixed interval schedule U برنامه فاصلهای ثابت
variable ratio schedule U برنامه نسبتی متغیر
fixed ratio schedule U برنامه نسبتی ثابت
individual demand schedule U صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
variable interval schedule U برنامه فاصلهای متغیر
market demand schedule U صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
edward's personal preference schedule U مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
maintenance U صیانت
maintenance U حمایت خرجی
maintenance U نگاهداری
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
maintenance U قوت
maintenance U ابقاء
maintenance U نگهداشت
maintenance U تاسیسات
maintenance U حفظ
maintenance U نگهداری از تاسیسات یاساختمان
maintenance U حفافت کردن
maintenance U حفظ کردن
maintenance U تعمیر
maintenance U نفقه
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
maintenance U تعویض قط عات و...
maintenance U 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
maintenance U تعمیر و نگهداری
maintenance U نگهداری
maintenance U مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
maintenance U قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
maintenance U نگهداری و تعمیر
maintenance U ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
maintenance U گذران خرجی
remedial maintenance U باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
preventive maintenance U نگهداری پیشگیری
preventive maintenance U نگهداری پیشگیرانه
preventive maintenance U نگهداشت پیشگیر
program maintenance U نگهداری برنامه
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
program maintenance U نگهداشت برنامه
maintenance work U کار تعمیر و نگهداری
term of maintenance U مهلت نگاهداری
term of maintenance U دوره نگاهداری
system maintenance U تامین و نگهداری سیستم
maintenance area U قسمتنگهداریوتنظیم
supplementary maintenance U نگهداشت تکمیلی
maintenance hangar U آشیانهنگهداریهواپیما
software maintenance U نگهداری نرم افزار
separate maintenance U نفقه زنی که جدا از شوهرزندگی میکند
remote maintenance U نگهداری از راه دور
remote maintenance U پشتیبانی از راه دور
remote maintenance U تعمیر و نگهداری از راه دور
preventive maintenance U نگهداشت پیش گیر
organizational maintenance U نگهداری سازمانی
categories of maintenance U طبقات نگهداری
depot maintenance U نگهداری دپویی
emergency maintenance U نگهداشت اضطراری
entitled to maintenance U واجب النفقه
field maintenance U نگهداری صحرایی
field maintenance U نگهداری در صحرا
file maintenance U نگاهداشت پرونده ها
corrective maintenance U یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
levels of maintenance U ردههای نگهداری
library maintenance U نگهداشت کتابخانهای
maintenance calibration U تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
maintenance cost U هزینه نگهداری
depot maintenance U نگهداری امادگاهی
deffered maintenance U تعمیر ونگهداری غیر معمولی
categories of maintenance U انواع نگهداری
corrective maintenance U نگهداشت اصلاحی
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
corrective maintenance U عمل جستجو
corrective maintenance U عمل تشخیص
corrective maintenance U جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
corrective maintenance U پشتیبانی اصلاحی
cost of maintenance U هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
deferred maintenance U قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
maintenance cost U ارزش نگهداری
maintenance float U شارژ انبار سیال
maintenance float U شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
maintenance programmer U برنامه نویس تعمیر ونگهداری
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
maintenance routine U روال تعمیر و نگهداری
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
maintenance status U وضعیت نگهداری
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
maintenance support U پشتیبانی تعمیراتی
normal maintenance U نگاهداری بهنجار
normal maintenance U محافظت عادی
maintenance program U برنامه نگهداشت
maintenance period U زمان تعمیرات
maintenance period U دوره تعمیرات
maintenance functions U کارکردهای نگهداری
maintenance history U تاریخ تعمیرات
maintenance level U سطح تثبیت
maintenance materials U مواد تعمیرات
maintenance materials U لوازم تعمیرات
maintenance of membership U حمایت از عضویت
maintenance of membership U هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
maintenance panel U تابلوی نگهداشت
maintenance period U دوره نگهداری
organizational maintenance U تعمیرات سازمانی
master file maintenance U فرایند بروز دراوردن
master file maintenance U تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
aircraft maintenance truck U کامیونتعمیرهوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com