English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sampling offer U عرضه ازمایشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sampling U نمونه
sampling U نمونه برداری
sampling U نمونه برداری مزه کردن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
sampling U نمونه گیری
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
area sampling U نمونه گیری منطقهای
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
random sampling U نمونه گیری تصادفی
sampling bias U سوداری نمونه گیری
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
sampling equipment U دستگاه نمونه گیر
sampling error U اشتباه نمونه گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
sampling in motion U نمونه برداری در حال انتقال
double sampling U نمونه گیری چندگانه
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling population U جامعه نمونه گیری
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
biased sampling U نمونه برداری غیرتصادفی
acceptance sampling U پذیرش کالاپس از نمونه برداری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
time sampling U نمونه گیری زمانی
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
sampling unit U واحد نمونه گیری
sampling theory U نظریه نمونه گیری
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
sampling tests U ازمایشهای نمونهای
sampling test U ازمون نمونهای
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling rate U نرخ نمونه برداری
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
bed load sampling U نمونه برداری از بار کف
on offer U اماده برای فروش
on offer U فروشی
offer U پیشنهاد
to offer U تقدیم کردن [دادن]
One could be taken up on ones offer. U تعارف آمد نیامد دارد
to offer U عرضه کردن [ کالا]
offer U عرضه
offer U پیشکش ارائه
offer U پیشنهاد
offer U ایجاب
offer U بدست اوردن
offer U افهار یاابراز کردن
offer U پیشنهاد کردن
offer U عرضه کردن
offer U تقدیم
offer U پیشنهاد کردن پیشنهاد
offer U پیشکش کردن عرضه
offer U تقدیم داشتن
withdraw an offer U پیشنهادی را پس گرفتن
to offer a reward [for] U عرضه کردن پاداشی [برای]
to offer an excuse U پوزش خواستن عذرخواهی کردن
to offer somebody a lift U به کسی پیشنهاد سواری دادن کردن
to offer an excuse U عذر اوردن
to offer an apology U عذر خواهی کردن
to offer one's condolences U تسلیت عرض کردن
May I offer you a cigarette? U اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
to offer one's sympathies to somebody U به کسی تسلیت گفتن
to spurn an offer U دعوتی راردکردن
to offer at any thing U دست بکاری زدن
to offer at any thing U بکاری مبادرت ورزیدن
to offer an explanation U توضیح دادن
to offer an excuse U بهانه انگیختن
to offer an apology U پوزش خواستن
offer for sale U پیشنهاد جهت فروش
offer a sacrifice U قربانی کردن
offer an excuse U عذر اوردن
offer and acceptance U ایجاب و قبول
offer curve U منحنی پیشنهاد
offer to purchase U پیشنهاد جهت خرید
offer to purchase U پیشنهاد خرید
offer to buy something U حاضر به خرید چیزی شدن
offer curve U منحنی قیمت مصرف
offer one's hand U پیشنهادعروسی دادن
offer one's hand U دست را جلو بردن
money off offer U فروش با تخفیف
make an offer U ایجاب
counter offer U عرضه متقابل
offer and demand U عرضه و تقاضا
acceptance of offer U پذیرش پیشنهاد
firm offer U پیشنهاد ثابت
acceptance of offer U قبولی پیشنهاد
counter offer U پیشنهاد متقابل
offer round U به همه تعارف کردن
firm offer U پیشنهاد قطعی
trial offer U عرضه ازمایشی
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
An insincere offer(gesture). U تعارف خشک وخالی
To turn down (reject) an offer. U پیشنهادی را رد کردن
money refund offer U فروش قابل پس دادن
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
Is your price offer ( quotation ) stI'll open ( valid ) ? U آیا پیشنهاد قیمت شما کماکان بقوت خود با قی است ؟
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com