English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sales clerk U فروشنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clerk U دفتردار کارمند
clerk U دبیر
clerk U متصدی
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk U دفتردار
clerk U منشی
clerk of the course U منشی گروه داوران
clerk of the court U کاتب
clerk of the works U سرکارساختمانی
clerk of the works U استادکار
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
file clerk U مامور بایگانی
file clerk U بایگان
stock clerk U انباردار
tally clerk U بارشمار
lay clerk U سرود خوان کلیسا
town clerk U کارمند شهرداری یافرمانداری
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
filing clerk U دفتردار-بایگان
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
articled clerk U کاراموز
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
authorised clerk U واسطه مجاز
authorised clerk U کارمندصلاحیت دار
booking clerk U بلیط فروش
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
chief clerk of the court U مدیر دفتر دادگاه
Being a junior clerk is a far cry from being a manager . U کارمند عادی بودن کجا و رئیس بودن کجا
sales {pl} U گردش معاملات
sales U حراج
sales U فروش
sales U مربوط به فروش
to further sales U فروش را بالا بردن
sales U جنس فروشی فروش
sales U برای فروش حراجی
sales d. U دفتر فروش روزنامه
sales U فروش [اقتصاد]
sales U فروشی
sales {pl} U حجم معاملات
sales {pl} U حجم فروش
sales {pl} U مقدار فروش
sales clerks U فروشنده
sales tax U مالیات فروش
sales tax U مالیات بر فروش کالا
sales represntative U نمایندگی فروش
sales representative U نماینده فروش
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
sales promotion U تبلیغ جهت فروش
sales promotion U تبلیغ فروش
sales tax U مالیات بر فروش
volume of sales U مقدار فروش
volume of sales U حجم معاملات
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
tie in sales U فروش یک کلا به شرط خریدن یک کالای دیگر
volume of sales U حجم فروش
volume of sales U گردش معاملات
sales woman U فروشنده زن
sales manager U مدیر فروش
sales man U فروشنده سیار
retail sales U خرده فروشی
sales analysis U تحلیل فروش
sales agent U نماینده فروش
sales accounting U حسابداری فروش
sales talk U مذاکره وبازار گرمی برای فروش
peak sales U نقطه اوج فروش
after sales service U سرویس خدماتی
sales man U ویزیتور
after sales service U سرویس
forward sales U پیش فروش
contract of sales U قرارداد فروش
cost of sales U قیمت تمام شده کالای فروش رفته
forward sales U فروش کالاجهت تحویل در اینده
sales area U بازار فروش
sales area U حیطه فروش
sales check U صورت فروش
sales man U فروشنده
clearance sales U فروش به منظور تصفیه حراج
sales forecasting U پیش بینی فروش
sales force U نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sales force U فروشندگان
sales for the account U فروش مدت دار
sales for the account U فروش نسیه
sales figure U ارقام فروش
sales expectations U فروش مورد انتظار
sales department U بخش فروش
sales department U قسمت فروش
sales contract U قرارداد فروش
forward sales U فروش سلف
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
technical sales and distribution U فروش فناوری و پخش
general sales tax U مالیات عمومی بر فروش
general sales taxes U مالیات بر مصرف کلی وجزیی
sales forecasting model U مدل پیش فروش
option of sales unfulfilled in part U خیار تبعض صفقه
sales and marketing [marketing] U فروش و بازاریابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com