Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
saddle leather
U
چرم زین سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leather
U
چرم
leather
U
بند چرمی
leather
U
قیش
there is nothing like leather
U
هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
leather
U
قیش چرمی
there is nothing like leather
U
هر که نقش خویشتن بیند دراب
leather
U
چرمی کردن
leather
U
چرم گذاشتن به
leather
U
شلاق زدن
buff leather
U
چرم گاومیش
leather trousers
{pl}
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
artifical leather
U
چرم مصنوعی
chamois leather
U
جیر
wash leather
U
جیر
leather belt
U
کمربند
leather back
U
لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
kid leather
U
شورو
kid leather
U
پوست بزغاله تیماج
kid leather
U
چرم بزغاله
leather bucket
U
دول
leather belt
U
تسمه چرمی
goat leather
U
تیماج
leather head
U
چربی دانه
patent leather
U
چرم برقی
shagreen leather
U
چرم ساغری
leather bottle
U
مشک
shoe leather
U
کفش
shoe leather
U
چرم کفش
sheep leather
U
میشین
sheep leather
U
میشن
leather end
U
انتهایبندچرمی
leather sheath
U
غلافچرمی
leather skin
U
پوستچرمی
nose leather
U
چرم بینی
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
leather pants
{pl}
[American]
U
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
to ride hell for leather
U
باتندی هرچه بیشترتاختن
covering: bookbinding leather
U
جلوچرمیصحافیشده
in the saddle
U
حاضر
in the saddle
<idiom>
U
تحت فرمان
in the saddle
U
صاحب اختیار
saddle
U
صفحه رنده بند ماشین تراش
saddle
U
حایل
saddle
U
پایه
saddle
U
زمین زینی شکل گردنه
saddle
U
زین کردن
saddle
U
تحمیل کردن
saddle
U
سواری کردن
saddle
U
پالان زدن
saddle
U
حائل
in the saddle
U
یراق صاحب مقام
saddle
U
گردنه
in the saddle
U
اماده
in the saddle
U
سوار
saddle
U
زین
stock saddle
U
نوعی زین
For the moment he is in the saddle.
U
فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
saddle pillar
U
پایهصندلی
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
saddle pad
U
زین
to saddle any one with a task
U
کاری را بدوش کسی گذاشتن
saddle tree
U
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
saddle tree
U
قلتاق
saddle strap
U
فتراک
saddle blanket
U
نمد زین
saddle bearer
U
متکا
saddle bearer
U
زیرسری
saddle bearer
U
تکیه گاه
saddle bag
U
کیسه اب
saddle backed
U
خرپشته
pack saddle
U
زین مخصوص بار
pack saddle
U
زین بارگیری
boot and saddle
U
سوار شوید
side-saddle
U
زین یک بری
side-saddle
U
زین زنانه
side saddle
U
زین یک بری
saddle bow
U
کوهه زین
saddle bow
U
قاش زین
saddle bronc
U
زین گذاری اسب نیمه رام
saddle strap
U
تسمه زین
saddle point
U
نقطه زینی
saddle point
U
منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
saddle point
U
نقطه زینی شکل
saddle nose
U
بینی فرو رفته
saddle link
U
حلقه زین دار
saddle horse
U
اسب سواری
saddle cover
U
غاشیه
saddle cover
U
زین پیچ
saddle cover
U
زین پوش
saddle cloth
U
پارچه زیر یا روی زین باشماره اسب
side saddle
U
زین زنانه
butterfly saddle rug
U
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com