Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
saddle blanket
U
نمد زین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blanket
U
باپتو ویا جل پوشاندن
blanket
U
پرده دود یا مه ابر
blanket
U
پوشاندن
blanket
U
پتو
blanket
U
جل
blanket
U
روکش
May I have a blanket?
U
ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
a blanket
U
پتو
blanket
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket course
U
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
blanket course
U
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
in the saddle
<idiom>
U
تحت فرمان
saddle
U
زمین زینی شکل گردنه
in the saddle
U
اماده
in the saddle
U
صاحب اختیار
in the saddle
U
یراق صاحب مقام
in the saddle
U
حاضر
in the saddle
U
سوار
saddle
U
زین کردن
saddle
U
پایه
saddle
U
حایل
saddle
U
گردنه
saddle
U
صفحه رنده بند ماشین تراش
saddle
U
تحمیل کردن
saddle
U
پالان زدن
saddle
U
سواری کردن
saddle
U
حائل
saddle
U
زین
smoke blanket
U
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
pervious blanket
U
لایه زهکش
wet blanket
<idiom>
U
آیه یفس
pervious blanket
U
فرش زهکش
wet blanket
U
حال گیر
blanket insulation
U
پوششعایق
drainage blanket
U
لایهزهکشی
wet blanket
U
ضد حال
He's a wet blanket.
U
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
security blanket
<idiom>
U
استفاده از چیزی برای راحتی
electric blanket
U
تشکبرقی
upstream blanket
U
پوششبالایرودخانه
blanket sleepsuit
U
لباسبچهگانه
impervious blanket
U
لایه نفوذناپذیر
blanket buying
U
خریدکالاهای متعدد
blanket buying
U
خرید کلی
blanket grouting
U
تزریق سطحی
blanket insurance
U
بیمه کلی
blanket order
U
دستور کلی
blanket order
U
سفارش کلی
blanket policy
U
بیمه نامه کلی
blanket policy
U
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
blanket buying
U
خرید بصورت عمده
blanket policy
U
بیمه نامه جامع
impervious blanket
U
فرش ناتراوا
impervious blanket
U
لایه ناتراوا
impervious blanket
U
پوشش نفوذناپذیر
frost blanket course
U
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
frost blanket course
U
لایه پاد یخ
wet blanket
U
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket
U
مایه یاس
wet blanket
U
نا امید کردن
pack saddle
U
زین مخصوص بار
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
to saddle any one with a task
U
کاری را بدوش کسی گذاشتن
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
stock saddle
U
نوعی زین
saddle nose
U
بینی فرو رفته
saddle pad
U
زین
saddle pillar
U
پایهصندلی
side-saddle
U
زین زنانه
side-saddle
U
زین یک بری
side saddle
U
زین زنانه
For the moment he is in the saddle.
U
فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
side saddle
U
زین یک بری
saddle tree
U
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
saddle cover
U
زین پوش
saddle cloth
U
پارچه زیر یا روی زین باشماره اسب
saddle bronc
U
زین گذاری اسب نیمه رام
saddle bow
U
قاش زین
saddle bow
U
کوهه زین
boot and saddle
U
سوار شوید
saddle bearer
U
متکا
saddle bearer
U
زیرسری
saddle bearer
U
تکیه گاه
saddle bag
U
کیسه اب
saddle backed
U
خرپشته
saddle cover
U
زین پیچ
saddle cover
U
غاشیه
pack saddle
U
زین بارگیری
saddle tree
U
قلتاق
saddle strap
U
فتراک
saddle strap
U
تسمه زین
saddle point
U
نقطه زینی
saddle point
U
منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
saddle point
U
نقطه زینی شکل
saddle link
U
حلقه زین دار
saddle leather
U
چرم زین سازی
saddle horse
U
اسب سواری
Roll the blanket round yourself.
U
پتو رابدور خودت بپیچ
the wrong side of a blanket
U
پشت پتو
I pulled the blanket over my head .
U
پتو راکشیدم سرم
butterfly saddle rug
U
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com