English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rotating memory U حافظه چرخشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rotating U چرخشی
rotating U دوار
rotating wheel U چرخهدوار
rotating track U مسیر/خطدوار
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
rotating light U چراغدوار
rotating dome U حوزهچرخشی
rotating auger U محلچرخش
rotating drum U فرفاستوانهایشکلچرخشی
rotating unit U یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
rotating field U میدان گردان
rotating band U کمربند گلوله
rotating band U کمربند مسی گلوله
rotating table press U پرس مدور
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
to the memory of U به یادبود
immediate memory U حافظه فوری
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U خاطره
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
memory U حافظه
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه واقعی
racial memory U حافظه نژادی
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
remote memory U حافظه دور
recent memory U حافظه نزدیک
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
search memory U حافظه جستجو
photodigital memory U خواندن چند بار
memory trace U رد یاد
memory span U فراخنای یاد
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory moard U برد حافظه
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
memory register U ثبات حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
memory protection U حفافت حافظه
memory port U درگاه حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory word U کلمه حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
one level memory U حافظه یک سطحی
memory management U مدیریت حافظه
memory map U نقشه حافظه
memory map U نگاشت حافظه
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
passive memory U حافظه منفعل
optical memory U حافظه نوری
memory module U واحد حافظه
secondary memory U حافظه ثانویه
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
virtual memory U حافظه مجازی
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory cancel U پاککردنحافظه
memory button U دکمهحافظ
add in memory اضافه کردن به حافظه
within living memory U به یاد دارند
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
expanded memory U حافظه گسترشی
extended memory U حافظه توسعه یافته
laser memory U حافظه لیزری
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory U بیاد
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
coordinate memory U حافظه مختصاتی
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
bubble memory U مین فرفیت بالا
bubble memory U حافظه حبابی
base memory U حافظه پایه
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
associative memory U حافظه شرکت پذیر
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه انجمنی
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
control memory U حافظه کنترلی
control memory U حافظه کنترل
constructive memory U حافظه سازا
commit to memory U حفظ کردن
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U حافظه پنهانی
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
buffer memory U حافظه میانیگر
acoustic memory U حافظه صوتی
memory allocation U اختصاص حافظه
memory dependent U متکی به حافظه
mass memory U حافظه انبوه
memory drum U گردونه یاد
memory dump U روگرفت حافظه
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory dependent U وابسته حافظه
memory address U ادرس حافظه
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
memory afterimage U رد تصویر یاد
memory bank U بانک حافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
memory cell U سلول حافظه
memory chip U تراشه حافظه
memory cycle U چرخه حافظه
memory location U محل حافظه
memory address U نشانی حافظه
memory cache U حافظه پنهان
memory illusion U خطای یاد
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
memory image U تصویر یاد
memory location U مکان حافظه
memory guard U نگهبان حافظه
main memory U حافظه اصلی
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
to refresh [jog] your memory U خاطره خود را تازه کردن [ که دوباره یادشان بیاید]
content addressable memory U محتوای حافظه ادرس پذیر
Random-access memory U رم [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory mapped video U نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
Random-access memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory data register U ثبات داده حافظه
memory resident program U برنامه مقیم در حافظه
control read only memory U حافظه فقط خواندنی کنترلی
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
serial access memory U حافظه با دستیابی پیاپی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com