English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rolled section U مقاطع نوردشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he rolled them by U سواره از پهلوی انها رد شد
rolled U تراندن
rolled U غلت خوردن گشتن
rolled U غلتیدن
rolled U بدوران انداختن
rolled U گردکردن
rolled U غلتک زدن
rolled U غل دادن
rolled U غلتاندن غلت دادن
rolled U نورد
rolled U غلتک
rolled U چرخش گردش
rolled U چیز پیچیده
rolled U فهرست پیچیدن
rolled U صورت
rolled U تردادن
rolled U تلاطم داشتن
rolled-up U لولهشده بهشکلطومار
rolled U طاقه
rolled U نورد کردن
rolled U چرخش توپ والیبال
rolled U چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
rolled U ناویدن
rolled U ناوش
rolled U دوران حول محور طولی غلطش
rolled U انحراف به چپ یا راست
rolled U غلطیدن ناو
rolled U غلتش ناو
rolled U غلطیدن
rolled U توپ
rolled U لوله
rolled U طومار
rolled U ثبت
rolled U فهرست
rolled asphalt U بتن قیری یا بتن اسفالتی اسفالت غلطک خورده
rolled glass U شیشه نورد خورده
rolled profile U نیمرخ نورد خورده
rolled rockfill U سنگریز کوبیده
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
rolled gold bracelet U دست بند طلایی [غلتیده ]
rolled iron or steel U فولاد نورد خورده
rolled copper strips U مس نورد
rolled steel joist U تیرچه فولادی نوردشده
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
section U دسته
section U گروه دایره
section U قطعه
section U بخش قسمت
z section U پروفیل "زد"
section U برشگاه
t section U عضو " T "
t section U پروفیل " T "
section out U شکستن موج بطور ناهموار
section U مقطع
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت
section U شعبه
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U نیمرخ
section U بره
section U قبضه توپ
section U برش
section U بخش
section U جوخه
section U رسد
section U رسدتوپخانه
section U رسددریایی یا هوایی
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
section of dike U نیمرخ راه
section of valley U نیمرخ عرضی دره
staff section U بخش ستادی
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
section chief U رئیس قبضه
section charge U خرج جزء جزء
section charge U خرج چند قسمتی
project section U بخش تهیه پروژه ها
program section U بخش برنامه ها
project section U بخش تهیه طرحها
properties of section U خواص مقاطع تیرها
radial section U برش شعاعی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
rectangular section U مقطع مستطیلی
root section U مقطع ریشه
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
regular section U پروفیل نرمال
standard section U پروفیل استاندارد
program section U بخش تهیه برنامه ها
staff section U قطعات سمبه
radio section U بخشرادیو
rail section U بخشریل
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
tip section U قسمتنوک
wallet section U قسمتکیفپول
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
build up section U مقاطع مرکب
pipe section U قسمتلوله
main section U قسمتاصلی
honeycomb section U شانهعسل
structural section U مقطع سازهای
transition section U مقطع تبدیل
transversal section U برش عرضی
transverse section U مقطع عرضی
transverse section U برش متقاطع
trenched section U زیرگاه صندوقهای
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trough section U مقطع ناودانی
weaving section U منطقه تقاطع
weaving section U منطقه همبری
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
butt section U قسمتهدف
dining section U قسمتغذاخوری
flotation section U بخششناور
longitudinal section U برش طولی
personnel section U قسمت پرسنلی
cross-section U سطح متقاطع
control section U قسمت کنترل
cross section U مقطع عرضی
cross section U برش عرضی
cross section U سطح مقطع موثر
cross section U سطح مقطع
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section U مقطع
conic section U مقطع مخروطی
cross section U رویه برش
cross section U سطح مقطع عرضی
control section U بخش کنترل
aircraft section U قسمت هواپیمایی
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section U قسمت جلویی
air section U رسد هوایی
aircraft section U رسدهواپیمایی
auxiliary section U برش کومکی
axial section U برش محوری
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
box section U مقطع قوسی سکل
built up section U مقاطع مرکب
center section U بال میانی
coil section U مقطع بوبین
compact section U مقطع فشرده
half section U نیم مقطع
gauging section U برش اندازه گیری
golden section U برش زرین
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
gun section U رسدتوپ
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U مقطع اریب
longitudinal section U نیمرخ طولی
longitudinal section U برش طولی
horizontal section U برش افقی
half section U نیم برش
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
full section U برش کامل
oblique section U برش اریب
oblique section U مقطع مایل
data section U بخش داده ها
crown section U برش در کلید قوس
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
personnel section U کارگزینی
overflow section U قسمت سر ریز سد
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
absorption cross section U مقطع جذب
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
wall stack section U بخشدودکشدیواری
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
circular cross section U مقطع گرد
cross section area U سطح مقطع
cross section of a molar U قسمتهایمختلفدندانآسیا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com