English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
rocking horses U اسب چوبی گهوارهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rocking U تکان
rocking U جنبیده
rocking U جنبش
rocking chair U صندلی گهوارهای
rocking tool U وسیلهسنگکنی
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
he has a rocking gait U هنگام گام برداری بدینسو وان سو می جنبد
rocking horse U اسب چوبی گهوارهای
rocking chairs U صندلی گهوارهای
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
hobby-horses U پیله
hold one's horses <idiom> U باصبوری منتظر ماندن
hobby-horses U کار مورد علاقهی شدید
hobby-horses U خواهکار همیشگی
hobby-horses U فکر و ذکر همیشگی
hobby-horses U رجوع شود به horse rocking
hobby-horses U اسبچوبی
dark horses U برنده غیرمترقبه
war horses U افسر یاسربازدامپزشک
war horses U اسب جنگی
clothes horses U رخت پهن کن
clothes horses U کسی که بیش از حد به لباس و فاهر خود توجه دارد
hobby-horses U گانه
change horses in midstream <idiom> U وسط کارمهمی نقشه یا رئیس را عوض کردن
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com