English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
road foundation U زیر پی راه
road foundation U پی راه
road foundation U شالوده راه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foundation course U دورهآمادهسازیدانشگاه
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
foundation U اساس
foundation U سازمان خیریه
foundation U فونداسیون
foundation U فوندامنت
foundation U پی ریزی
foundation U شالوده اصل
foundation U پایه مبنا
foundation U پی ساختمان
foundation U اسکلت اصلی فرش [شامل تار و پود]
foundation U شالوده
foundation U پایه
foundation U پی
foundation U پی ریزی اساس
foundation U بنیاد
foundation U تاسیس
foundation U بنیان بنگاه
foundation U موسسه خیریه
foundation paste U شفته
foundation pile U تیر فونداسیون
foundation pile U میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
foundation school U اموزشگاه موقوف
foundation soil U پی ریزی ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
foundation trench U شالوده
foundation trench U پی
foundation stone U سنگبنا
foundation joint U درز پی
deep foundation U پی گود
deep foundation U پی سازی در عمق
depth of foundation U عمق پی
depth of foundation U گودی پی
To lay the foundation. U پی نهادن ( پی ریزی کردن )
It must have a solid foundation. U اساس کار باید محکم باشد
foundation concrete U بتن پی
foundation gallery U گالری پی
foundation gallery U نقب پی
foundation materials U مصالح پی سازی
grillage foundation U پی شبکهای
pile foundation U شالوده شمعی
pile foundation U شمع پی
pile foundation U فونداسیون ستون
pilework foundation U پی سازی با شمع
raft foundation U پی گسترده
raft foundation U پی روی رادیه
shallow foundation U پی سطحی
shallow foundation U پی کم عمق
pier foundation U اساس پی
pier foundation U شالوده پی
liquid foundation U کرم مایع
foundation slip U زیرپوشبندی
foundation of tower U پایهمرتفع
foundation blockage U پایهسرکننده
machine foundation U پایه دستگاه
earth foundation U پایهزمین
dam foundation U شانهنهرپائینی
natural foundation U پی طبیعی
settlement of the foundation U نشست پی گاه
caisson foundation U پی سازی با هوای فشرده
bouyant foundation U پایه شناور
bouyant foundation U پی شناور
foundation joint U درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
bearing pressure on foundation U فشار تکیه گاهی شالوده
begueather of a pious foundation U واقف
investigation of foundation conditions U تحقیق شرایط شالوده
settler of a pious foundation U واقف
investigation of foundation conditions U شناسایی زمین پی
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
To lay the foundation of a company. U پایه واساس شرکتی راریختن
begueather of a pious foundation U وقف کننده
earthquake proof foundation U شالوده ضد زلزله
custodian of a pious foundation U متولی
Foundation [junior] house officer [British English] U انترن پزشک [مقیم بیمارستان]
the road U شاهراه
on the road U در راه
two way road U راه دو سویه
road U طریق خیابان
road U معبر
the road U شارع عام
in the road U درسر راه
in the road U مانع راه
road U گذرگاه
on the road U مسافر
one way road U راه یکطرفه
to take to the road U راهزن شدن
road U شارع
road U بجاده
road جاده
road U راه اهن
two way road U راه دو طرفه
road U راه
one way road U راه یک سویه
road a U مسیرجاده
road U خیابان
on the road <idiom> U سفر کردن
Are we on the right road for ... ? آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
to take to the road U راهزنی کردن
road plantation U درختکاری راه
road race U دو ماراتون
road racer U دونده ماراتون
road reconnaissance U عملیات شناسایی جاده ها
road roller U جاده صاف کن
road roller U غلطک ویژه جاده صاف کنی
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
road oil U روغن برای راهسازی
road oil U نفت راه
road traffic U امد وشد خیابان
shoulder of road U شانه راه
road movement U حرکات روی جاده
road net U شبکه جاده ها
the impediment of a road U پا گیرهای جاده
the impediment of a road U موانع جاده
temporary road U راه موقت
tall road U راه با جدار
state road U شاهراه
skid road U جاده لیز ولغزنده
road side U کنار جاده یا خیابان
road space U فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
road surface U رویه راه
royal road U اسان ترین راه
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
road time U زمان حرکت ستون در روی جاده
to hog the road U بی اعتنا به حقوق سایررانندگان درجاده تجاوز کردن
road traffic U ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic U رفت و امد خیابان
royal road U اسهل طرق
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
road system U شبکه راهها
road system U شبکه راهسازی
road ditch U آبرو [جوی] کنار راه
road tanker U اتومبیل مخزن دار
service road U جاده کناری جاده سرویس
service road U شوسه کناری
secondary road U جاده فرعی یا درجه 2
secondary road U جاده درجه دو
road tar U قطران برای راه
road time U زمان عبور از جاده
hit the road <idiom> U ترک کردن (معمولابرای ماشین)
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
a corduroy road U جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
road sweeper U ماشین خاکروب
road sense U کلمه
road hole U گودی
top road U محلعبورفوقانی
slippery road U مسیرسراشیبی
road number U شمارهخیابان
road assistance U امداد جادهای
Where does this road lead to? U این جاده به کجا میرود؟
get the show on the road <idiom> U شروع کار روی چیزی
To widen a road . U جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
The road is blocked. U راه بسته است
The road was greasy. U جاده چرب بود ( لغزنده )
middle of the road <idiom> U سردوراهی گیرکردن
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
The road was blocked. U راه بسته بود
Road Town U توانائیدرقضاوتعادلانه
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
road sense U جنسی
road hole U دست انداز
road narrows U جادهباریکمیشود
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
road hog <idiom> U راننده بیابان
to stand across the road U درمیان جاده ایستادن
to maintain a road U نگهداری کردن
to maintain a road U جادهای را
third class road U جاده درجه سه
the road was impaired U جاده خراب شد
the road was impaired U جاده خراب بود
the road to tehran U راه یا جاده تهران
the road to happiness U راه خوشبختی
uneven road U جاده ناهموار
where does this road lead to U این راه بکجا میرود
road communications U ارتباطجادهای
road hole U چالاب
haulage road U جادهکشش
road ditch U خندق جاده
road ditch U راه آب [کنار جاده]
bottom road U راهزیرین
middle-of-the-road U بیطرف
middle-of-the-road U میانه رو
private road U شارع خاص
link road U راه فرعی
knight of the road U راهزن پیاده
high road U جاده عمده
high road U شاهراه
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
sand road U راه شنی
gravel road U راه شنی
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
granger road U قطارغله
frontage road U جاده کناری
frontage road U شوسه کناری
trunk road U راه پر رفت و امد
local road U راه محلی
major road U راه با حق تقدم
post road U جاده چاپارخانه دار
post road U جاده پستی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com