Perdic | rigid frames | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 32 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	rigid frames U	قابهای صلب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	frames of reference U	چهارچوب داوری
	window-frames U	قاب پنجره
	cold frames U	سرما دورکن
	freeze-frames U	قاب ایستایی
	freeze-frames U	قاب ایستا
	time frames U	چارچوب زمانی
	time frames U	مدت لازم
	rigid U	سخت
	rigid U	یک چیز محکم که قبل خم شدن نباشد
	rigid U	دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
	rigid U	سفت
	rigid U	محکم
	rigid U	صلب
	rigid U	جامد
	rigid U	نرم نشو جدی
	rigid U	سفت و محکم
	rigid U	انعطاف ناپذیر
	rigid U	سخت پا
	rigid U	استوار
	rigid tube U	لولهسخت
	rigid rotor U	چرخنده صلب
	rigid rotor U	رتور صلب
	rigid pavement U	روسازی شخ
	rigid cores U	هستههای مقاوم
	rigid body U	جسم صلب
	rigid disk U	دیسک سخت
	rigid metal conduit U	لوله حفاظ سخت
	rigid concrete pavements U	رویههای صلب بتنی
	rigid adherence to a thing U	محکم گرفتن چیزی
	rigid adherence to a thing U	سفت چسبیدن بچیزی
	He is curt ( rigid , strict ) . U	آدم خشکی است

Recent search history

Forum search