Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
right wing of army
U
جناح یمین
right wing of army
U
پهلوی راست میمنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
left wing of army
U
جناح یسار
left wing of army
U
پهلوی چپ میسره
Other Matches
army
U
نیرو زمینی
army
U
ارتش نیروی زمینی
army
U
صف
the a of the army
U
پیشرفت ارتش
army
U
جمعیت
army
U
دسته
army
U
سپاه گروه
army
U
ارتش
army
U
لشگر
army
U
جیش
to take under one's wing
U
سرپرستی کردن
take (someone) under one's wing
<idiom>
U
زیرپروبال شخص راگرفتن
wing
U
بال
wing and wing
U
حرکت با باز بودن کامل بادبانها
under one's wing
<idiom>
U
تحت مراقبت کسی
wing it
<idiom>
U
بدون آمادگی
off wing
U
محل بازیگر گوش
on the wing
U
پرواز کننده
on the wing
U
بالدار
on the wing
U
سیار متحرک
to take wing
U
پابفرارگذاشتن
to take wing
U
پرواز کردن
wing
U
بالدار کردن پردارکردن
right wing toward
U
پیشرو
to take under one's wing
U
حمایت کردن
right wing toward
U
دست راست
right wing toward
U
میمنه
wing
U
تیپ هوایی جناح
wing
U
گروه هوایی
wing
U
پیمودن
wing
U
پرواز پرش
wing
U
شاخه شعبه
wing
U
طرف
wing
U
پره زائده پره دار
wing
U
جناح
wing
U
بال مانند زائده حبابی
wing
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
U
پره
right-wing
U
جناح راست
right wing
U
جناح راست
wing
U
دسته حزبی
wing
U
لنگه
wing
U
گوش زمین
wing
U
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
department of the army
U
وزارت نیروی زمینی
army troops
U
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army of occupation
U
نیروهای اشغالی
army of occupation
U
نیروی اشغال کننده
army regulation
U
مقررات ارتشی
army of occupation
U
نیروی اشغالگر
army of occupation
U
ارتش فاتح ارتش اشغالگر
army reserve
U
قسمت احتیاط نیروی زمینی
army troops
U
یکانهای رده ارتش
army regulation
U
نظام نامه ارتشی
army staff
U
ستاد نیروی زمینی
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army stores
U
فروشگاه ارتش
army staff
U
ستاد نظامی
army staff
U
ستادارتش
army reserve
U
احتیاط نیروی زمینی
field army
U
ارتش رزمی
field army
U
ارتش صحرایی
the main army
U
بخش عمده ارتش
the losses of the army
U
تلفات ارتش
secretary of the army
U
وزیر نیروی زمینی
standing army
U
ارتش دائمی
theater army
U
ارتش مستقر در صحنه عملیات
theater army
U
نیروی زمینی صحنه عملیات
to lead an army
U
لشکر کشیدن
to outflank an army
U
گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
regular army
U
ارتش دائمی
regular army
U
ارتش کادر ثابت
regular army
U
ارتش منظم
standing army
U
ارتش کادر ثابت
standing army
U
ارتش منظم
field army
U
ارتش
the red army
U
ارتش سرخ
army of observation
U
عده دیدبانی
army attache
U
وابسته زمینی
army aviation
U
هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army aviator
U
خلبان نیروی زمینی
army aviator
U
خلبان هوانیروز نیروزفر
army base
U
پایگاه نیروی زمینی
army base
U
پادگان نیروی زمینی
army commander
U
فرمانده ارتش
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
army corpa
U
سپاه
army corpa
U
ستون
army corps
U
سپاههای ارتش
army corps
U
سپاههای نیروی زمینی
Territorial Army
U
ارتشتحتآموزشبریتانیا
army attache
U
وابسته نظامی
to serve in the army
U
درارتش خدمت کردن
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
army helicopter
U
چرخبال ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
Salvation Army
U
تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
army helicopter
U
هلیکوپتر ارتشی
[نظامی]
[حمل و نقل هوایی]
active army
U
ارتش کادر
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
to join the army
U
به سربازی رفتن
army artillery
U
توپخانه ارتش
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
army depot
U
امادگاه نیروی زمینی
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
conscript army
U
ارتش سربازان وفیفه
army in the field
U
نیروی زمینی درصحنه عملیات
army in the field
U
ارتش مستقر در صحنه عملیات
army group
U
گروه ارتش
army forces
U
نیروهای زمینی
upper wing
U
بال بالایی در هواپیمای دوباله
wing strut
U
پایه بال
wing spar
U
عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing membrane
U
اجزایبال
wing pallet
U
سطحپرهمانند
vent wing
U
پنجره گردان
wing skin
U
پوسته بال
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing setting
U
نصب بال
wing tanks
U
تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
wing forward
U
فوروارد گوش
straight wing
U
بالمستقیم
tapered wing
U
بالنوکتیز
wing attack
U
حملهگوشه
wing defence
U
دفاعگوشه
hind wing
U
بالعقبی
wing wall
U
دیواره جانبی
cross-wing
U
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
chimney-wing
U
بغله های شومینه
bat's-wing
U
[نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
wing tunnel
U
تونل باد
wing spread
U
فاصله بین دو سر بال
wing tip
U
نوک کفش دارای قوس منحنی
wing rib
U
دندهبال
wing slat
U
نوکباله
centrist wing
U
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
wing photograph
U
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing screw
U
پیچ گوشه دار
wing root
U
ریشه بال
wing reactions
U
واکنشهای بال
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing halfback
U
هافبکهای کناری
wing heavy
U
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading
U
وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading
U
نسبت وزن کل به مساحت یال
wing nut
U
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut
U
پیچ خروسکی
wing footed
U
سریع
wing footed
U
تند
wing footed
U
دارای پای پردار
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wind wing
U
پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing section
U
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing area
U
مساحت بال
wing nut
U
خروسک
wing vein
U
رگهبال
wing axis
U
محور بال
wing box
U
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing chair
U
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing drag
U
پسای بال
wing drop
U
افت ناگهانی برا روی یک بال
wing nut
U
مهره گوشه دار
wing commander
U
سرهنگ دوم هوایی
mid wing
U
بال وسط
fixed-wing
U
بال ثابت
low wing
U
بال پایین
high wing
U
بال بالا
highed wing
U
بال لولاشده
king's wing
U
جناح شاه شطرنج
inside wing
U
بال داخلی
wing commanders
U
سرهنگ دوم هوایی
hard wing
U
بال صلب
front wing
U
گلگیر جلوی اتومبیل
double wing
U
بازی هافبک در گوش
delta wing
U
بال مثلث
delta wing
U
بال دلتا
center wing
U
بال میانی
cantilever wing
U
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
parasol wing
U
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
fixed-wing
U
هواپیمای بال ثابت
sea wing
U
نرم تن دو کپه دریایی
left wing
U
مربوط به جناح چپ
rotary wing
U
هواپیمای بال گردان
rotary wing
U
بال گردان
right wing to ward
U
دست راست
right wing to ward
U
پیشرو
simple wing
U
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
right wing forward
U
پیشرو دست راست
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
queen's wing
U
جناح وزیر شطرنج
fixed wing
U
بال ثابت
fixed wing
U
هواپیمای بال ثابت
isoclinic wing
U
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
left wing
U
شخص دست چپی
left-wing
U
مربوط به جناح چپ
left-wing
U
شخص دست چپی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com