English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
repose U گذاردن
repose U ارمیدن
repose U دراز کشیدن غنودن
repose U سامان
repose U اسودگی استراحت
repose U آسودگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
altar of repose U [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
to repose oneself U اسودن
to repose oneself U استراحت کردن
angle of repose U زاویه سکون
angle of repose U زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of repose U زاویه شیب ازاد
angle of repose U زاویه شیروانی طبیعی
angle of repose U حداکثر شیب استقرار
angle of repose U زاویه استقرار
angle of repose U زاویه طبیعی شیروانی
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
his painting lacked repose U نداشت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com