Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remote
U
دور
remote
U
پرت
remote
U
دور دست
remote
U
جزئی کم
remote
U
بعید
remote
U
متحرک
remote
U
کنترل از راه دور
remote
U
دور دوردست
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
از راه دور
remote
U
جزئی
remote
U
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
remote
U
کامپیوتر راه دور میدهد. کاربر راه دور میتواند از کامپیوتر راه دور به صورت محلی استفاده کند
remote
U
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remote
U
کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remote
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remote
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
U
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
U
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
U
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remote
U
با کامپیوتر در فاصلهای از مرکز سیستم
remote
U
دوردست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
remote servicing
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
remote control
U
کنترل از دور
remote future
U
آینده دور
remote-controlled
U
دستگاهکنترلازراهدور
remote terminal
U
پایانه راه دور
remote terminal
U
ترمینال دوردست
remote terminal
U
ترمینال راه دور
remote terminal
U
پایانه دور دست
remote control
U
فرمان از دور
remote control
U
فرمان از راه دور
remote maintenance
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
remote servicing
U
پشتیبانی از راه دور
remote maintenance
U
پشتیبانی از راه دور
remote servicing
U
نگهداری از راه دور
remote maintenance
U
نگهداری از راه دور
remote control
U
ریموت کنترل
remote control
U
کنترل از راه دور
remote station
U
ایستگاه راه دور
remote station
U
ایستگاه دوردست
remote consol
U
پیشانه دور دست
remote access
U
دستیابی از راه دور
remote access
U
دستیلبی از دور
remote control
U
کنترل از راه دور
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
remote control
U
سیستم فرمان دور
remote control
U
فرمان از راه دور
remote control
U
فرمان از دور
remote control
U
کنترل از دور
remote memory
U
حافظه دور
remote processing
U
پردازش از راه دور
remote site
U
محل دور افتاده
remote station
U
ایستگاه دور دست
remote control unit
U
فرمان از راه دور
remote associations test
U
ازمون تداعیهای دور
remote control unit
U
کنترل از راه دور
remote control unit
U
ریموت کنترل
remote batch processing
U
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
remote job entry
U
وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
remote job entry
U
ادخال کار از دور
remote-controlled points
U
نقطهکنترلازراهدور
remote-control arm
U
بازویکنترلخارجی
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
remote cut off valve
U
لامپ با شیب تنظیم پذیر
remote control unit
U
کنترل از دور
remote control terminal
U
دکمهکنترلازراهدور
remote control sensor
U
کنترلازراهدور
remote computing services
U
خدمات محاسباتی از راه دور
remote control unit
U
فرمان از دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
فرمان از راه دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
کنترل از دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
فرمان از دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
کنترل از راه دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
ریموت کنترل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com