English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relational structure U ساختار رابطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
relational U وابستگی رابطهای
relational U وابسته به نسبت یاخویشی
relational U نقل قول
relational U کارها
relational U خویشاوند
relational U ارتباط شرح
relational U نسبت
relational model U مدل رابطهای
relational operator U عملگر رابطهای
relational database U پایگاه داده رابطهای
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database U پرش پایگاه داده که حاوی عملگرهای رابط های است
relational database U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational concept U مفهوم ربطی
relational expression U عبارت رابطهای
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational data menagement system U سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
structure U نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure U ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
structure U طریقه
structure U پیکره
structure U چهارچوب دار [قالی]
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U تشکیلات دادن
structure U بنا
structure U سازمان
structure U ترکیب سبک
structure U ساختمان
structure U ساخت
structure U اساس
structure U پی ریزی کردن ساختار
structure U بنیان
structure ساختار
structure U استخوان بندی
structure U سازمان سازمان دادن
structure U ساختمان اسکلت فلزی
structure U سازه
structure U ساختار ساخت
structure U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure U سبک
structure U روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی
structure U تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات
linear structure U ساختار خطی
market structure U بنیان بازار
market structure U ساخت بازار
structure factor U عامل ساختار
loop structure U ساختار حلقهای
population structure U ترکیب جمعیت
list structure U ساختار لیست
mental structure U ساخت ذهنی
molecular structure U ساختار مولکولی
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
perceptual structure U ساخت ادراکی
personality structure U ساخت شخصیت
phrase structure U با ساخت عبارتی
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
population structure U ساخت جمعیت
nuclear structure U ساختار هستهای
nonisomorphic structure U ساختارهای ناهمریخت
power structure U ساخت قدرت
primary structure U ساختمان اصلی
primary structure U ساختمان اولیه
program structure U ساخت برنامه
network structure U ساختار شبکهای
pyramidal structure U ساختار هرمی
nested structure U ساختار لانهای
nut structure U ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
vase structure U بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
unit structure U سازمان یکان
unit structure U استخوانبندی یکان
fabric structure U ساختارپارچه
metal structure U بنیانفلزی
structure of a mushroom U ساختمانقارچ
structure of a plant U ساختمانگیاه
structure of the biosphere U چرخهزیستکره
support structure U ساختارپشتیانیکننده
tubular structure U ساختمانمیلهای
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
internal structure U سازه داخلی
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
tree structure U ساختاردرختی
tree structure U ساختار درخت
surface structure U روساخت
ring structure U ساختار حلقهای
selection structure U ساختار گزینشی
sequence structure U ساختار ترتیبی
shell structure U ساختار لایهای
shell structure U ساختارپوستهای
simple structure U ساخت ساده
soil structure U ساختمان خاک
static structure U ساخت ایستا
structure chart U نمودار ساختار
structure of a poem U سبک یاساختمان شعر
structure of an animal U ساختمان
structure of an animal U جانور
super structure U روسازی
tree structure U ساخت درختی
affect structure U ساخت عاطفه
control structure U ساختار کنترلی
control structure U ساختارکنترل
crystal structure U ساختار بلور
crystalline structure U ساختار بلوری
crystalline structure U سازه بلوری ساختمان کریستالی
crystalline structure U ساختاربلورین
data structure U ساخت داده ها
control structure U ساخت کنترل
data structure U ساختار داده ها
data structure U ساختمان داده ها
database structure U ساختار پایگاه داده ها
decision structure U ساختار تصمیم
deep structure U ژرف ساخت
diamond structure U ساختار الماس
diamond structure U ساختارالماسی
dynamic structure U ساخت پویا
economic structure U ساختار اقتصادی
concrete structure U سازه بتنی
concrete structure U ساختمان با استخوانبندی بتنی
columnar structure U ساختمان ستونی
age structure U ساختار سنی
aircraft structure U ساختمان هواپیما
atomic structure U ساختار اتمی
band structure U ساختار نواری
banded structure U ساختمان نواری
banded structure U ساختارنواری
block structure U ساخت کندهای
block structure U ساختار بلوکی
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
capital structure U ساخت سرمایه
capital structure U بنیان سرمایه
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
cellular structure U ساختار شبکهای
cellular structure U ساختارسلولی سازه سلولی
class structure U ساخت طبقاتی
economic structure U بنیان اقتصادی
latent structure U ساخت نهفته
hoisting structure U چوب بست بالابر
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
lewis structure U ساختار لوویس
infra structure U زیربنا
infra structure U زیر ساخت
infra structure U زیر بنا
ingots structure U ساختار شمش
ingots structure U ساختاربلوری اولیه شمش
institutional structure U ساختار نهادی
intermediate structure U ساختمان داخلی
internal structure U ساختار داخلی
internal structure U ساختمان داخلی سازه داخلی
inverted structure U ساختار معکوس
kekule structure U ساختار ککوله
laminated structure U ساختمان لایهای
laminated structure U ساختمان متورق
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
family structure U ساخت خانواده
file structure U ساخت پرونده
file structure U ساختار فایل
file structure U ساخت پرونده ساختمان فایل
fine structure U ساختار فریف
force structure U سازمان یکانها
force structure U استخوان بندی یکان
fine structure U استخوانبندی فریف
factor structure U ساختار عاملی
grain structure U ساختار بلوری
electronic structure U ساختار الکترونی
helical structure U ساختار مارپیچی
group structure U ساخت گروهی
ring [algebraic structure] U حلقه گروهی [ریاضی]
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
field [algebraic structure] U میدان [ریاضی]
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
common excavation of structure U حفاری عمومی ساختمان
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
close packed structure U ساختار تنگچین
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
check and drop structure U ابشار تنظیم سطح اب
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com