English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
registered by a notary public U محضری
registered by a notary public U ثبتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notary public U دفتر اسناد رسمی
notary public U صاحب محضر
notary public U دفتر ثبت
notary public U سردفتر اسناد رسمی
notary public office U دفتر
notary public office U اسنادرسمی
notary public's office U دفتر اسناد رسمی
notary's public assistant U دفتریار
notary U سردفتر اسناد رسمی
notary U سر دفتر اسناد رسمی
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
notary assistant U دفتر یار
notary fees U حق التحریر
notary office U محضر
notary officer U محضردار
non-registered [not registered] <adj.> U ثبت نشده
registered U ثبت شده
registered U قابل اهمیت
registered U مسجل
registered U ثبتی
registered port U بندر مشخص
registered securities U اوراق بهادار با نام
registered share U سهم با نام
registered mail U پست سفارشی
Registered mail. U نامه سفارشی
registered shares U سهام بانام
registered trademark U علامتتجاریسردکن
registered office U اقامتگاه قانونی شرکت
registered nurse U پرستار دیپلمه دارای پروانه رسمی
non registered shares U سهم بی اسم
registered bond U اوراق قرضه با نام
registered capital U سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
to be registered as an alien U در اداره مهاجرت ثبت شده بودن
registered capital U سرمایه ثبت شده
registered land U زمین ثبت شده
registered letter U نامه سفارشی
non registered share U سهم بی نام
It hast fully registered with her . U درود گرم وصمیمانه
registered trade mark U علامت تجاری ثبت شده
registered letter with receipt attached U نامه سفارشی دو قبضه
in public U علنا"
the public U عامه
the public U عموم مردم
public a U وکیل عمومی
public d. U زمین خالصه
in public U علنی
public U همگان
public U عامه اشکار
public U همگانی
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public U عامه
public U ملی
public U ملت
public U مردم
public U رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public U عمومی
public U آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public U همگانی ملی
public U عموم
public U اجتماعی
public U متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public servant U خادم ملت
public servant U مستخدم دولت
public servant U مستخدم عمومی
public sale U مزایده
public servant U کارمنددولت
public ship U ناو دولتی
public session U جلسه علنی
public services U بریات عمومیه
public services U خدمات عمومی
public law U حقوق عمومی
public service U استخدام دولتی
public service U خدمت بجامعه
public sale U حراج
public road U شارع عام
public meeting U تجمع
public life U زندگی سیاسی
public life U زندگی در سیاست
public library U کتابخانه عمومی
public law U حقوق بین المللی عمومی
public interests U مصالح عامه
public interest U منافع عامه
public interest U نفع عمومی
public interest U منافع عمومی
public instractions U معارف
public meeting U اجتماع
public mischief U جرم علیه جامعه
public mischief U جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public property U مال عمومی
public ownership U مالکیت دولتی
public policy U سیاست عمومی
public place U مکان عمومی
public place U محل عمومی
public order U نظم عمومی
public network U شبکه عمومی
public morals U اخلاق حسنه
public monopoly U انحصار دولتی
public instractions U تعلیمات همگانی
public ship U کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
general public U عامهمردم
public notice U آگهی به مردم
public ownership U ملک خالصه
public domain U ملک خالصه
public ownership U خالصه دولتی
public domain U خالصه دولتی
public ownership U مالکیت دولتی
public holiday U تعطیلیعمومیورسمی
the american public U مردم امریکا
public enterprise U مدیریتومالکیتعمومی
public bar U اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
to make public U افشا کردن
to make public U فاش کردن
to make public U اشکار یا علنی کردن
the public voice U عمومی
the public voice U ارا
the public purse U خزانه ملی
the public are hereby notified U بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
public convenience U توالتعمومی
public domain U مالکیت دولتی
public baths U استخر عمومی
public traffic U رفت و امد همگانی
quasi public U نیمه دولتی
public garden U باغچهعمودی
public submission U مناقصه رسمی
public spiritedness U میهن پرستی
public spiritedness U خیرخواهی عموم
public spiritedness U خیر خواهی مردم
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited U دارای روحیه اجتماعی
public treasury U بیت المال
public trial U دادرسی علنی
public utilities U تسهیلات عمومی
quasi public U نیمه عمومی
public warehouse U انبار عمومی
public utility U عام المنفعه
public utility U کار عام المنفعه
public utilities U برق و ...
public utilities U خدمات عمومی مانند اب
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
open to the public U اشکار در نزد همه
public works U کارهای ساختمانی همگانی
public works U فواید عامه
public works U امورعام المنفعه
public works U تاسیسات عام المنفعه
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public relations U روابط عمومی
public defender U وکیل تسخیری
public prosector U دادستان
public ownership U مالکیت عمومی
of public utility U عام المنفعه
notify the public U به اطلاع عموم رساندن
in the sight of the public U در ملاء عام
in the sight of the public U در انظار عمومی
in the public view U در ملاء عام
public servants U مامورین دولتی
public welfare U رفاه عمومی
for the public good U برای خیر عموم
endowments to the public U اوقاف عامه
public prosector U مدعی العموم
public opinion U افکار عمومی
public nuisances U مزاحمت عمومی
public nuisances U unisance
public house U کاروانسرا
public prosecutors U مدعی العموم
public prosecutors U دادستان
public prosecutor U مدعی العموم
public prosecutor U دادستان
public corporation U شرکت سهامی عام
public company U شرکت سهامی عام
public companies U شرکت سهامی عام
public-spirited U میهن پرست
public house U مهمانخانه
public house U میخانه
public nuisance U مزاحمت عمومی
public nuisance U unisance
public sector U بخش دولتی
public sector U بخش عمومی
public schools U مدارس دولتی
public schools U مدارس عمومی
public houses U میخانه
public houses U مهمانخانه
public houses U کاروانسرا
public-spirited U خیرخواه مردم
public facilities U تسهیلات عمومی
public deposits U سپردههای عمومی
public decency U عفت عمومی
public debt U بدهی دولت
public expenditures U مخارج عمومی
public debt U قرضه عمومی
public cost U هزینه عمومی
public image U تصور عمومی
public building U بنای همگانی
public broadcasting U پخش برنامه عمومی
public image U تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
public disclosure U تشهیر
public domain U خالصه دولتی
public enterprises U موسسات عمومی
public endowment U وقف عام
public employees U کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com