Perdic | redundant | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 20 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	redundant U	دارای اطناب
	redundant U	حشو
	redundant U	افزونه
	redundant U	زائد
	redundant U	اضافی
	redundant U	تکراری
	redundant U	حشوی
	redundant U	مازاد بر احتیاج
	redundant U	سیستم دیسک درایو سریع تا گنجایش بالا که از چندین درایو استفاده میکند که هر یک یک بایت از کلمه داده را ذخیره می کنند
	redundant U	حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
	redundant U	بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
	redundant U	که بدون از بین رفتن اطلاع قابل حذف است
	redundant U	قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	redundant language U	سخن زائد یازیادی حشووزوائد
	redundant information U	یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
	redundant equation U	معادله اضافی
	redundant equation U	معادله زائد
	redundant code U	یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
	redundant code U	رمزافزونه
	redundant bracing U	زوایدنیروبخش

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy