Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reduction of shares of the heirs
U
عول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heirs having fixed shares
U
ذوالفرائض
heirs
U
ورثه
legal heirs
U
ورثه قانونی
uterine heirs
U
ذوالاحارم
collateral heirs
U
وراث جنبی
collateral heirs
U
وراث مع الوصف
deprive the heirs of inheritance
U
وراث را از ارث محروم کردن
shares
U
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares
U
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
U
باس مورد استفاده
shares
U
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares
U
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shares
U
دایرکتوری
shares
U
که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
to go shares
U
عادلانه بخش کردن
shares
U
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shares
U
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shares
U
سهم
shares
U
حصه
shares
U
بخش
shares
U
بهره قسمت
shares
U
بخش کردن
shares
U
تسهیم کردن
shares
U
سهم بردن
shares
U
قیچی کردن
shares
U
فرض
shares
U
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares
U
توسط کاربران دیگر شبکه است
shares
U
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shares
U
فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
shares
U
دانگ
shares
U
شرکت داشتن در سهم بردن
shares
U
تقسیم کردن
reduction
U
تحویل استحاله کاهش
reduction
U
تنزل
reduction
U
تخفیف
reduction
U
اختصار تبدیل
reduction
U
تقلیل
reduction
U
کاهش
reduction
U
ساده سازی
reduction
U
احیا
reduction
U
احاله
reduction
U
کاهش احیاء
reduction
U
احیاء
reduction
U
کوچک کردن نقشه
reduction
U
کم کردن کوچک کردن عکس
reduction
U
تبدیل
non cash shares
U
سهام غیر نقدی
joint shares
U
سهام مشترک
non registered shares
U
سهم بی اسم
preference shares
U
سهام ممتاز
preference shares
U
سهام ممتازه
preferred shares
U
سهام ممتاز
preferred shares
U
سهام مقدم
qualifying shares
U
سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
registered shares
U
سهام بانام
subscriber of shares
U
پذیره نویس سهام
unissued shares
U
سهام منتشر نشده
privileged shares
U
سهام ممتاز
granger shares
U
سهام راه اهن غله
bearer shares
U
سهام بی نام
preferential shares
U
سهام ممتازه
by undivided shares
U
به نحو اشاعه
by way of undivided shares
U
undivided
conversion of shares
U
تبدیل سهام
ordinary shares
U
سهام عادی
c. prefrential shares
U
سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
acid reduction
U
کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
reduction of capital
U
تقلیل سرمایه شرکت
reduction of armamentes
U
کاهش تسلیحات
reduction of armamentes
U
تقلیل تسلیحات
reduction into possession
U
از قوه به فعل دراوردن تصرف
reduction gear
U
چرخ دنده کاهنده
reduction of road
U
از بین بردن موانع جاده
clemmensen reduction
U
کاهش کلمنسنی
reduction ratio
U
نسبت کاهش
reduction ratio
U
ضریب تقلیل
reduction to absurdity
U
تعلیق به محال
reduction to absurdity
U
احاله به محال
reduction to the meridian
U
تعدیل به نصف النهار
sight reduction
U
تعدیل رصد
single reduction
U
تقلیل سرعت تکی
speed reduction
U
کاهش سرعت
reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear
U
جعبه دنده تبدیل سرعت
data reduction
U
تقلیل داده ها کاهش داده ها
give a reduction
U
تخفیف دادن
data reduction
U
تقلیل داده ها
data reduction
U
داده کاهی
cost reduction
U
تقلیل قیمت تمام شده
price reduction
U
کاهش قیمت
reduction factor
U
ضریب کاهش
reduction crusher
U
سنگشکن مخروطی
reduction coefficient
U
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
reduction coefficient
U
ضریب تبدیل
reduction coefficient
U
ضریب تقلیل
drive reduction
U
کاهش سائق
held in undivided shares
U
مشاع
gilt edged shares
U
سهام ممتازه
beam diameter reduction
U
میلهکاهشقطر
live load reduction
U
کاستن از بار زنده
speed reduction gear
U
جعبه دنده کاهنده سرعت
oxidation reduction indicator
U
شناساگر اکسایش
roasting reduction method
U
روش کاهش تشویهای روش تنزل تشویهای
oxidation reduction potential
U
پتانسیل اکسایش- کاهش
oxidation reduction reaction
U
واکنش اکسایش- کاهش
partial reduction coefficient
U
ضریب تقلیل جزئی
A man who pays promplty shares in others .
<proverb>
U
آدم خوش یساب شریک مال مردم است .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com