Perdic | reduced velocity | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 149 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	reduced velocity U	گرانروی کاهیده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	reduced U	کاهیده
	reduced charge U	خرج کمتر یا پایین تر توپ
	reduced price U	بهای نازل
	reduced price U	بهای کاسته بهای تخفیف دار
	reduced strenght U	حداقل استعداد جنگی
	reduced strenght U	استعدادجنگی کم
	reduced temprature U	دمای کاهیده
	reduced variable U	متغیر کاهیده
	to be reduced to poverty U	بگدائی افتادن
	to be reduced to poverty U	فقیر شدن
	to be reduced to the ranks U	بپایه سربازی تنزل یافتن
	to be reduced to starvation U	اجبارا گرسنگی کشیدن
	reduced pressure U	فشار کاهیده
	reduced mass U	جرم کاهیده
	reduced employees U	کارمندان کم شده
	reduced employees U	کارمندان منفصل گردیده
	reduced circumstances U	بیچیزی
	reduced eye U	چشمی باریک شده
	reduced form U	فرم تعدیل شده
	reduced form U	فرم تقلیل یافته
	reduced circumstances U	بینوایی
	reduced lighting U	حرکت با چراغ کم نور
	reduced lighting U	حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
	reduced mass U	جرم کاهش یافته
	reduced cues U	نشانههای مخفف
	Such exravagance reduced her to beggary . U	این ولخرجی با لاخره اورابگدایی انداخت
	reduced instruction set computer U	طرح CPU که مجموعه دستورات
	reduced instruction set computer U	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
	mean velocity U	سرعت متوسط
	mean velocity U	تندی میانگین
	velocity U	سرعت حرکت
	velocity U	چابکی
	velocity U	سرعت گردش پول
	velocity U	بردار سرعت
	velocity U	فرزی
	velocity U	درجه تندی
	velocity U	سرعت انتقال
	velocity U	زرنگی [چابکی]
	velocity U	چالاکی
	velocity U	سرعت سیر شتاب
	velocity U	تندی برحسب زمان
	velocity U	تندی
	velocity U	سرعت اولیه
	velocity U	سرعت دهانهای توپ
	velocity U	بردار سرعت [فیزیک]
	velocity U	سرعت
	radial velocity U	سرعت شعاعی
	radial velocity U	تندی شعاعی
	terminal velocity U	سرعت حد
	velocity of light U	سرعت نور
	velocity microphone U	میکروفون نواری
	phase velocity U	سرعت موج
	relative velocity U	سرعت نسبی
	remaining velocity U	سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
	velocity of a wave U	سرعت پخش موج
	velocity of advance U	تندی پیشرفت
	velocity of approach U	سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
	velocity of escape U	سرعت گریز
	velocity of fall U	سرعت سقوط
	velocity of money U	سرعت پول
	velocity of propagation U	سرعت انتشار
	velocity of retreat U	سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
	wind velocity U	سرعت حرکت باد
	velocity stacks U	لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
	wave velocity U	سرعت موج
	velocity modulation U	تحمیل سرعتی
	velocity jump U	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
	velocity gradiant U	میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
	safe velocity U	سرعت مطلوب
	seepage velocity U	سرعت زه اب
	sound velocity U	سرعت حرکت صوت در اب دریا
	terminal velocity U	سرعت داخلی گلوله
	terminal velocity U	سرعت گلوله داخل لوله
	velocity ratio U	نسبت سرعت
	velocity constant U	ثابت سرعت
	velocity constant U	ضریب سرعت
	velocity factor U	ثابت سرعت
	velocity factor U	ضریب سرعت
	wind velocity U	سرعت باد
	actual velocity U	سرعت واقعی
	discharge velocity U	سرعت تخلیه
	drift velocity U	سرعت سوق
	electron velocity U	سرعت الکترونها
	escape velocity U	سرعت فرار
	escape velocity U	سرعت گریز
	fall velocity U	سرعت سقوط
	final velocity U	سرعت نهایی
	friction velocity U	سرعت اصطکاکی
	group velocity U	سرعت گروهی
	high velocity U	با سرعت ابتدایی زیاد
	high velocity U	سرعت اولیه زیاد
	high velocity U	سرعت دهانهای زیاد
	income velocity U	سرعت گردش پول
	cut off velocity U	سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
	absolute velocity U	سرعت مطلق
	drift velocity U	سرعت رانش
	angular velocity U	سرعت زاویهای
	angular velocity U	سرعت زاویهای رهایی بمب
	angular velocity U	تندی زاویهای
	apparent velocity U	سرعت فاهری
	burnout velocity U	سرعت موشک در خاتمه سوختن خرج و تمام شدن ان
	charactristic velocity U	مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
	circular velocity U	سرعت دایرهای
	conduction velocity U	سرعت هدایت
	conduction velocity U	سرعت رسانش
	critical velocity U	سرعت بحرانی
	income velocity U	دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
	induced velocity U	سرعت القاء شده
	phase velocity U	سرعت فاز
	liner velocity U	سرعت
	liner velocity U	بردار سرعت
	local velocity U	سرعت موضعی
	low velocity U	کم سرعت
	low velocity U	با سرعت کم
	muzzle velocity U	سرعت ابتدایی توپ
	muzzle velocity U	سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
	muzzle velocity U	سرعت دهانه
	muzzle velocity U	سرعت گلوله هنگام خارج شدن از لوله
	orbital velocity U	سرعت مداری
	permissible velocity U	حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
	peculiar velocity U	سرعت خاص
	permissible velocity U	سرعت مجاز
	permissible velocity U	تندی مجاز
	limiting velocity U	بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
	limit velocity U	حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
	initial velocity U	سرعت اولیه
	initial velocity U	سرعت ابتدایی توپ
	initial velocity U	سرعت اغازی
	instantaneous velocity U	سرعت لحظهای
	instantaneous velocity U	سرعت انی
	light velocity U	سرعت نور
	intrinsic velocity U	گرانروی ذاتی
	maxwell velocity distribution U	تقسیم سرعت ماکسول
	velocity of energy transmission U	سرعت انتقال انرژی
	angular velocity sight U	زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
	high velocity drop U	بارریزی سریع
	high velocity drop U	بارریزی با سرعت سقوط زیاد
	developed muzzle velocity U	سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
	angular velocity bombsight U	دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
	root mean square velocity U	جذر میانگین مجذور سرعت
	velocity modulated tube U	لامپ تحمیل سرعتی
	income velocity of money U	سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
	maxwillian velocity distrobution U	پخش سرعت ماکسولی
	constant velocity joint U	تویی چرخ
	velocity of money circulation U	سرعت گردش پول
	air plot wind velocity U	سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
	actual velocity of ground water U	سرعت واقعی اب زیرزمینی
	fermi dirac sommerfeld velocity distribu U	قانون توزیع سرعت فرمی-دیراک- زومرفلد