Perdic | rapid curing cutback | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 41 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	rapid curing cutback U	قیر مایع زودگیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	slow curing cutback U	قیر مایع دیرگیر
	rapid curing U	قیرهای محلول زودگیر
	cutback U	بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
	cutback bitumen U	قیر مایع
	curing U	پروراندن
	curing U	پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
	curing U	عمل اوردن بتن
	membrane curing U	نگهداری غشایی بتن
	medium curing U	قیرهای محلول کندگیر
	membrane curing U	گیرش پوستهای
	moist curing U	نگهداری مرطوب بتن
	curing time U	مدت زمان پخت الیاف در رنگرزی
	steam curing U	عمل اوردن بتن با بخار
	curing vessel U	فرف سخت گردانی
	curing oven U	کوره سخت گردانی
	curing membrane U	پوسته نگهبان
	curing compound U	مایه عمل اورنده
	curing agent U	سختگر
	slow curing U	قیرهای محلول دیرگیر
	rapid U	سریع العمل چابک
	rapid U	محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند
	rapid U	وسیله یا حافظهای که زمان دستیابی آن بسیار کوتاه است
	rapid U	تند
	rapid U	تندرو
	rapid U	سریع
	fog curing room U	اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
	rapid transit U	شطرنج سریع
	rapid transit U	حمل و نقل سریع
	rapid scanning U	تقطیع سریع
	rapid flow U	جریان سریع
	rapid access U	با دستیابی سریع
	rapid hardening U	زود سخت
	rapid fire U	تیر سریع
	rapid fire U	تیر تند
	rapid fire U	نواخت اتش تند
	damp land pit curing U	نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
	rapid eye movements U	ار ای ام
	A rapid response would be appreciated. U	از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
	rapid eye movements U	حرکات سریع چشم
	rapid hardening portland cement U	سیمان پرتلند با مقاومت زیاد

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy