English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
railway receipt U رسید راه اهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
receipt U رسید
to a receipt U رسید گرفتن
receipt U رسیدکردن
receipt U قبض رسید
receipt U رسید پیام دریافت شد
receipt U دریافت
receipt U اعلام وصول
receipt U دریافت رسید دادن
receipt U اعلام وصول نمودن
receipt U وصول کردن
receipt U بزهکاران را تحویل گرفتن
receipt U دریافتی
mate's receipt U رسید معاون ناخدا
i am in receipt of your letter U نامه شما واصل گردید
i am in receipt of your letter U نامه شما به من رسید
hand receipt U رسید دستی
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
dock receipt U رسید لنگرگاه
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
mate's receipt U رسیدافسر ارشد کشتی
mate's receipt U رسیدکاپیتان کشتی
mate's receipt U رسید کاپیتان کشتی
warehouse receipt U رسید انبار
to pay against receipt U در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
receipt statement U رسید
receipt statement U اعلامیه ورود
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
on receipt of the goods U برسیدن کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
official receipt U رسید رسمی
clean receipt U رسید بی قید و شرط
certificate of receipt U گواهی وصول
appropriation receipt U رسیدسپرده رسید اعتبار
appropriation receipt U رسید سپرده قانونی
acknowledgement of receipt U اعلام وصول
certificate of receipt U گواهی رسید
data fright receipt U رسید اماری حمل
air mail receipt U رسید پست هوایی
data freight receipt U رسید اماری حمل
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
blind copy receipt U در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
registered letter with receipt attached U نامه سفارشی دو قبضه
railway U راه اهن
railway U وابسته به راه اهن
railway U خط اهن
railway tracks U مسیر راه اهن
railway traffic U عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
railway rates U تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway shop U تعمیرگاه راه اهن
railway sleeper U تراورس
railway station U ایستگاه راه اهن
railway superstructure U روسازی راه اهن
railway system U شبکه راه اهن
railway system U سیستم راه اهن
railway traffic U امد و شد راه اهن
street railway U خطوط تراموا
railway tracks U خط اهن
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
railway station U ایستگاه قطار
siding [railway] U دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
railway line U خطراهآهن
quayside railway U راهآهناسکله
cable railway U ترن کابلی
cable railway U تراموای
railway track U خط اهن
underground railway U راه اهن زیرزمینی
railway track U مسیر راه اهن
to lay down a railway U ساختمان راه اهنی را اغازکردن
siding [railway] U دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
railway rate U مالیات راه اهن
railway siding U دوراهی راه اهن
railway wagon U واگن راه اهن
rack railway U راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
marine railway U ریل ابی
marine railway U ریل دریایی
at railway speed U بسیار تند
at railway speed U با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
gauge railway U فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
funicular railway U راه اهن دوطرفه
elevate railway U راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
electric railway U راه اهن برقی
railway bridge U پل راه اهن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
railway freight U بار راه اهن
railway rate U نرخ راه اهن
railway motor U موتوربان
railway freight U بارکشی راه اهن
railway freight U کرایه راه اهن
railway engineer U مهندس راه اهن
railway engine U لکوموتیو
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
railway end U پل سکوی راه اهن
railway embankment U پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
railway motor U موتور راه اهن
car railway carriage U واگن
buffer-bar [railway] U ضرب خور [قطار]
Take me to the main railway station! U مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
railway consignment note U سند ارسال کالا با راه اهن
suburban commuter railway U راهآهنحومههرروزه
railway track layer U ریل گذر راه اهن
railway bill of lading U بارنامه راه اهن
suburban or local railway U راه اهن ناحیهای
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
I want to leave the car in the railway station U من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com