English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integration U مجتمع سازی
integration U انجام چندین عمل با هم
integration U انتگرال گیری
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
integration U یکپارچگی
integration U یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
integration U انضمام
integration U ائتلاف
economic integration U یکپارچگی اقتصادی
social integration U یکپارچگی اجتماعی
seamless integration U فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
personality integration U یکپارچگی شخصیت
horizontal integration U ادغام افقی
economic integration U همبستگی اقتصادی
horizontal integration U انضمام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
vertical integration U ادغام عمودی
Constant of integration U ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
variable of integration U متغیر انتگرال [ریاضی]
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
double integration method U روش انتگرال دوبل
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
small scale integration U قطعه
very large scale integration U قطعه
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
super large scale integration U قط عه
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
battery integration end radar display U equipment
radius of a well U شعاع یک چاه
radius U شعاع عملیات
radius U برش دادن
mean radius U شعاع میانه
radius U زند بالا
radius U نصف قطر
radius U زندزبرین
radius U زند اعلی
radius U شعاع دایره
radius U شعاع
average radius U شعاع میانه
average radius U شعاع میانگاه
bohr radius U شعاع بور
within a radius of .kilometre U تا شعاع 6 کیلومتر
casualty radius U شعاع تولید تلفات
schwarzschild radius U شعاع شوارتزشیلد
casualty radius U شعاع تلفات
atomic radius U شعاع اتمی
top radius U گردی سر دنده
radius of convergence U شعاع همگرایی [ریاضی]
destruction radius U شعاع تخریب مین
radius block U بلوک شعاعی
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
within a radius of .kilometre U تا 6کیلومتر از هر سو
atomic radius U شعاع اتم
radius vector U شعاع حامل
radius of action U شعاع عمل
radius milling U فرزکاری شعاعی
radius gage U شابلون شعاع
radius dimpling U ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
covalent radius U شعاع کووالانسی
damage radius U شعاع خطر مین
nuclear radius U شعاع هسته
damage radius U شعاع منطقه خسارت
destruction radius U حداکثرشعاع تخریب
ionic radius U شعاع یونی
hydraulic radius U شعاع هیدرولیک
hydraulic radius U شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
effective radius U شعاع موثر
effective radius of a well U شعاع موثر چاه
radius of action U برد عملیاتی هواپیما
radius of action U شعاع اثر
radius of action U ناحیه رانندگی
radius vector U بردار شعاعی
radius of intrados U شعاع درونسو
corner radius U شعاع کنج
radius of influence U شعاع تاثیر
radius of giration U شعاع ژیراسیون
radius of giration U شعاع چرخش
radius of extrados U شعاع برونسو
radius of curvatupe U شعاع انحناء
radius of curvature U شعاع خم
radius of curvature U شعاع انحناء
radius of gyration U شعاع چرخش
radius of curvature U شعاع خمیدگی
downstream radius of crest U شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
van der waals radius U شعاع وان در والس
spherical coordinate system [with constant radius] U دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com