Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radiation source
U
منبع تشعشع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
source
U
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
source
U
نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد
source
U
که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
source
U
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
source
U
در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
source
U
روش
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
source
U
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
source
U
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
source
U
نقط ه اصلی یا شروع
source
U
مجموعه پانچ کارتها که حاوی کد اصلی برنامه است
second source
U
منبع دوم
source
U
خصوصیت برخی bridge ها که
source
U
استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
source
U
منشاء
source
U
منبع برق
source
U
منبع
source
U
ماخذ
source
U
مایه مبداء
source
U
منبع منشاء
source
U
سرچشمه
source
U
چشمه
source
U
مبداء
source
U
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
light source
U
منبع نور
lighting source
U
منبع روشنایی
line source
U
منبع خطی شکل
line source
U
منبع خطی منبع شبکه
source program
U
برنامه مبداء
source program
U
برنامه منبع
message source
U
منشاء پیام
source of power
U
منبع انرژی
source register
U
ثبات منبع
discrete source
U
چشمههای مجزا
message source
U
منبع پیام
excitation source
U
منبع برانگیختگی
image source
U
منبع تصویر
incandescent source
U
منبع ملتهب
information source
U
منبع اطلاعات
source trait
U
ویژگی پایه
source routine
U
روال منبع
source of power
U
منبع قدرت
source listing
U
لیست منبع
source listing
U
لیست برداری منبع
radio source
U
چشمه شبه اختری
source document
U
سند اصلی
source document
U
سند منبع
source disk
U
دیسک مبداء
source data
U
دادههای منبع
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer
U
کامپیوتر منبع
source code
U
کد مبداء
radio source
U
چشمه اخترواره
quasistellar source
U
چشمه شبه اختری
neutron source
U
منبع نوترون
source language
U
زبان اصلی
source language
U
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
source language
U
زبان منبع
power source
U
منبع قدرت
source file
U
فایل مبدا
quasistellar source
U
چشمه اخترواره
source code
U
کد منبع
voltage source
U
منبع ولتاژ
data source
U
منبع داده
welding source
U
منبع جریان جوش
voltage source
U
منبع الکتریسیته
voltage source
U
منبع فشار الکتریکی
It is a source lf pride .
U
مایه افتخار است
x ray source
U
منبع اشعه رونتگن
voltage source
U
منبع قدرت
basic source of food
U
منابعاولیهغذا
light source colour
U
رنگ منبع نور
source data automation
U
خودکاری داده منبع
low frequency source
U
منبع فرکانس پایین
extirpate the source of dispute
U
قلع ماده نزاع
The water is turbid from its source .
<proverb>
U
آب از سر چشمه گل آلود است .
Water must be stopped at its source .
<proverb>
U
آب را از سر بند باید بست .
source data automation
U
کنترل خودکار داده منبع
radiation
U
اشعه
radiation
U
پرتوافکنی پرتوگستری
radiation
U
درخشش
radiation
U
تشعشع اتمی
radiation
U
پرتوافکنی
radiation
U
پرتو
radiation
U
پرتوافشانی
radiation
U
تشعشع
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
x radiation
U
اشعه ایکس
radiation
U
برق
radiation
U
جلا
x radiation
U
پرتو ایکس
radiation
U
تابش
radiation pressure
U
فشار تشعشع
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
scattered radiation
U
تشعشع پراکنده
radiation scattering
U
تفرق تابشها
soft radiation
U
تابش نرم
radiation pattern
U
الگوی تابش
total radiation
U
تشعشع کل
visible radiation
U
تابش مرئی
vdt radiation
U
پرتوافکنی VDT
ultraviolet radiation
U
تابش فرابنفش
total radiation
U
تابش کل
thermal radiation
U
تابش حرارتی
thermal radiation
U
تشعشع حرارتی
terrestrial radiation
U
تابشهای زمینی
wave radiation
U
تابش موج
space radiation
U
تشعشع رادیویی
radiation sickness
U
بیماری برتابشی
radiation sickness
U
بیماری تابشی
radiation sickness
U
بیماری اشعه
solar radiation
U
اشعهانرژیخورشیدی
visible radiation
U
طیف مرئی
beta radiation
U
پرتو بتا
alpha radiation
U
وقوع طبیعی پرتو
extraterrestrial radiation
U
تابشهای ماوراء زمینی
fluorescent radiation
U
تشعشع فلورسنت
gamma radiation
U
اشعه گاما
gamma radiation
U
پرتو گاما
hard radiation
U
تابش یا پرتو سخت
intensity of radiation
U
شدت تشعشع
ionizing radiation
U
تابش یونیزه کننده
ionizing radiation
U
تابش یون ساز
adaptive radiation
U
پرتوش سازگار
electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی
microwave radiation
U
اشعه میکروموجی
exciting radiation
U
تابش برانگیزاننده
beta radiation
U
اشعه بتا
background radiation
U
تابش زمینه
blackbody radiation
U
تابش جسم سیاه
annihilation radiation
U
تابش نابودی
corpuscular radiation
U
تشعشع ذرهای
background radiation
U
تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
cosmic radiation
U
پرتو کیهانی
cosmic radiation
U
تابش کیهانی
directive radiation
U
تشعشع جهت دار
electromagnetic radiation
U
تابشهای الکترومگنتیک
electronic radiation
U
تشعشع الکترونی
energy radiation
U
تابش انرژی
near ultraviolet radiation
U
تابش فرابنفش نزدیک
induced radiation
U
تشعشع القایی
radiation field
U
میدان تابش
radiation hardening
U
سخت گردانی تابشی
radiation hazard
U
گزند تابش
radiation intensity
U
شدت تشعشع اتمی
radiation density
U
تراکم تابش
radiation intensity
U
شدت تابش
radiation ionization
U
یونش تابشی
radiation ionization
U
یونش فوتونی
radiation laws
U
قوانین تابش
radiation loss
U
گمگشتگی تابش
radiation loss
U
تلف تشعشع
radiation of heat
U
تابش
radiation of heat
U
گرما
radiation of heat
U
انتقال گرمابوسیله تابش
radiation excitation
U
تحریک تابشی
neutron radiation
U
تشعشع نوترونی
nuclear radiation
U
تشعشع هستهای
heat radiation
U
تابش گرما
polarized radiation
U
تابش قطبیده
prompt radiation
U
تشعشع کامل
radiation energy
U
انرژی تابشی
radiation constants
U
ثابتهای تابش
radiation cooling
U
سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
radiation efficiency
U
راندمان تابش
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection
U
بهداشت پرتوی
airborne radiation thermometer
U
میزان الحراره تشعشعی هوابرد
continuous background radiation
U
تابش زمینهای پیوسته
black body radiation
U
اشعه جسم سیاه
solar radiation pressure
U
فشار تشعشعی خورشیغ
polarized electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی قطبیده
planck's radiation law
U
قانون تابش پلانک
magnetic dipole radiation
U
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
kirchhoff radiation law
U
قانون تابش کیرشهف
net radiation factor
U
ضریب تابش خالص
ultra violet radiation
U
تشعشع ماوراء بنفش
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
van allen radiation belt
U
کمربندهای تابشی وان الن
cosmic microwave radiation background
U
زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
laser
[light amplification by stimulated emission of radiation]
U
لیزر
[تقویت نور به روش گسیل القایی تابش]
[فیزیک]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com