Perdic | queued | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 21 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	queued U	صف اتوبوس و غیره
	queued U	صف صف بستن
	queued U	در صف گذاشتن در صف ایستادن
	queued U	تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
	queued U	تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
	queued U	نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
	queued U	ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
	queued U	روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
	queued U	1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
	queued U	صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
	queued U	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
	queued U	مدت زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال منتظر بمانند
	queued U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queued U	صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
	queued U	لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
	queued U	که به ترتیب بررسی می شوند
	queued U	افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	queued access method U	روش دستیابی صفی
	queued access methode U	روش دستیابی صف بندی شده
	queued sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
	queued indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy