Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quasi linear equation
U
معادله شبه خطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linear equation
U
معادله خطی
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
quasi-
U
مشابه یا تقریباگ همان
quasi-
U
برچسب
quasi
U
شبیه
quasi
U
مشابه
quasi
U
شبه
quasi need
U
شبه نیاز
quasi
U
بصورت پیشوندنیز بکار رفته و بمعنی "شبه " و "بظاهرشبیه " است
quasi-
U
که نشان دهنده تعداد دستورات است
quasi entail
U
حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
quasi historical
U
نیم تاریخی
quasi easement
U
حق شبیه به حق ارتفاق
quasi instruction
U
شبه دستورالعمل
quasi deposit
U
شبه سپرده
quasi elliptic
U
شبه بیضی
quasi cyclic
U
شبه حلقهای
quasi crystal
U
شبه بلور
quasi atom
U
شبه اتم
quasi commercial
U
شبه بازرگانی
quasi commercial
U
نیمه بازرگانی
quasi concave
U
شبه مقعر
quasi concave
U
نیمه مقعر
quasi adverb
U
صفت قیدنما
quasi contract
U
شبه عقد
quasi contract
U
شبه قرارداد
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi convex
U
شبه محدب
quasi convex
U
نیمه محدب
quasi intentional
U
شبه عمد
quasi private
U
شبه خصوصی
quasi public
U
نیمه دولتی
quasi public
U
نیمه عمومی
quasi predicate
U
شبه مسند
quasi random
U
شبه تصادفی
quasi private
U
نیمه خصوصی
quasi particle
U
شبه ذره
quasi molecule
U
شبه مولکول
quasi judicial
U
شبه قضایی
quasi inverse
U
شبه وارون
quasi money
U
شبه پول
quasi steady
U
جریان نیمه ارام
quasi rent
U
شبه اجاره
that was a quasi war
U
جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
quasi predicate
U
فعل غیرمسندی
quasi concave function
U
تابع شبه مقعر
quasi concave function
U
تابع نیمه مقعر
quasi intentional homocide
U
قتل شبه عمد
quasi convex function
U
تابع شبه محدب
quasi experimental designs
U
طرحهای شبه ازمایشی
quasi stationary state
U
شبه حالت ایستاده
quasi elastic force
U
نیروی شبه کشسان
quasi smooth flow
U
جریان نیمه ارام یا شبه ارام
quasi public company
U
شرکت نیمه دولتی
quasi convex function
U
تابع نیمه محدب
quasi stable elementry particle
U
ذزه نیم پایدار
quasi free electron theory
U
نظریه الکترون شبه ازاد
quasi stable elementry particle
U
ذره شبه پایدار
linear
U
خطی
linear
U
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
linear
U
روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear
U
طولی
linear
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear
U
دراز
linear
U
باریک کشیده
linear
U
لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear sheaf
U
مروحه خطی
linear sheaf
U
مروحه در خط
linear speed
U
روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear speed
U
سرعت خطی
linear shaped
U
خرج در خط
linear probing
U
کاوش خطی
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming
U
برنامه ریزی خطی
linear programming
U
برنامه نویسی خطی
linear rectifier
U
یکسوکننده خطی
linear regression
U
برگشت خطی
linear relationship
U
رابطه خطی
linear scale
U
مقیاس خطی
linear scale
U
مقیاس خطی نقشه
linear scale
U
درجه بندی خطی
linear search
U
جستجوی خطی
linear shaped
U
خرج خطی
linear strain
U
تغییر شکل نسبی خطی
linear molecule
U
مولکول خطی
linear independence
U
استقلال خطی
[ریاضی]
linear combination
U
ترکیب خطی
[ریاضی]
linear function
U
نگاشت خطی
[ریاضی]
linear map
U
نگاشت خطی
[ریاضی]
linear approximation
U
تقریب خطی
[ریاضی]
linear structure
U
ساختار خطی
linear target
U
هدفهای خطی
linear target
U
هدفهای درخط
linear mapping
U
نگاشت خطی
[ریاضی]
linear space
U
فضای خطی
[ریاضی]
linear space
U
فضای برداری
[ریاضی]
linear algebra
U
جبر خطی
[ریاضی]
linear accelerator
شتاب دهنده خطی
linear equations
U
معادلههای خطی
linear detector
U
اشکارساز خطی
linear deformation
U
تغییر شکل خطی
linear correlation
U
همبستگی خطی
linear transformation
U
نگاشت خطی
[ریاضی]
linear code
U
برنامه بدون حلقه
linear distance
U
خط هوایی
linear combination
U
ترکیب خطی
linear accelerator
U
شتابده خطی الکترون
linear acceleration
U
شتاب خطی
linear code
U
رمز خطی
linear circuit
U
مدار خطی
linear array
U
ارایه خطی
linear amplifier
U
تعویض کننده خطی
linear function
U
تابع خطی
linear portion
U
شاخه خطی
linear perspective
U
پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear perspective
U
نمای خطی
linear polymer
U
بسپار خطی
linear optimization
U
بهینه سازی خطی
linear movement
U
حرکت خطی
linear portion
U
قسمت خطی
linear momentum
U
اندازه حرکت
linear list
U
لیست خطی
linear measure
U
مقیاس طولی
linear metre
U
متر طولی
linear metre
U
متر کرباسی
linear momentum
U
نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear polarized light
U
نور قطبیده مسطح
linear or long measure
U
اندازه یا مقیاس در درازا
system of linear equations
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
linear combination of atomic orbitals
U
ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی
linear homogenous production function
U
تابع تولید خطی همگن
equation
U
هم چندی
[ریاضی]
equation
U
هموگش
[ریاضی]
equation
U
فرمول
equation
U
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equation
U
معادله
[ریاضی]
equation
U
هم سنگ
equation
U
برابری
equation
U
معادله
equation
U
هم چندی
equation
U
رابطه
equation
U
تساوی
equation
U
معادله همچندی
schrodinger equation
U
معادله شرودینگر
tetrad equation
U
معادله چهارعنصری
simple equation
U
معادله خطی
state equation
U
معادله حالتی
tax equation
U
معادله مالیات
tax equation
U
معادله مالیاتی
saving equation
U
معادله پس انداز
bragg's equation
U
معادله براگ
rate equation
U
معادله سرعت
reaction equation
U
معادله واکنش
reaction equation
U
معادله عکس العمل
redundant equation
U
معادله زائد
redundant equation
U
معادله اضافی
regression equation
U
معادله رگرسیون
regression equation
U
معادله برگشت
saha's equation
U
معادله ساها
three moment equation
U
معادله سه لنگری
transformer equation
U
معادله ترانسفورماتور
virial equation
U
معادله ویریال
equation solving
U
حل معادله
[ریاضی]
behavioral equation
U
معادله کرداری
differential equation
U
معادله دیفرانسیل
[ریاضی]
difference equation
U
رابطه بازگشتی
[ریاضی]
boundary equation
U
معادله حدی
behavioral equation
U
معادله رفتاری
equation of motion
U
معادله حرکت
[فیزیک]
berthelot equation
U
معادله برتلو
boltzmann equation
U
معادله بولتسمان
wierl equation
U
معادله ویرل
wave equation
U
معادله موج
quadratic equation
U
معادله درجه دو
[ریاضی]
moment equation
U
معادله لنگر
fisher equation
U
این رابطه عبارت است از :
fisher equation
U
یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
field equation
U
معادلات میدان
maxwell equation
U
معادله ماکسول
field equation
U
معادله ی میدان
equation typesetting
U
درج معادله
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
equation of state
U
معادله حالت
equation of payments
U
تعدیل
equation of payments
U
قاعده پیدا کردن
equation of exchange
U
به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
fisher equation
U
PQ = V
gas equation
U
معادله گاز
hartree equation
U
معادله هارتری
momentum equation
U
معادله مقدار حرکت
nerst equation
U
معادله نرنست
potential equation
U
معادله پتانسیل
quadratic equation
U
معادله درجه دوم
quadratic equation
U
معادلات درجه دو
quantity equation
U
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
laplace's equation
U
معادله لاپلاس
lagrange's equation
U
معادلات لاگرانژ
inhomogeneous equation
U
معادله غیرهمگن
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com