English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
putative father U پدر غیر قانونی
putative father U پدر غیرشرعی کسی که بر حسب شیاع محلی پدر یک طفل نامشروع است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
putative father of an illegitimate child U پدر مفروض فرزندی نامشروع
Other Matches
putative U مشهور
putative U قلمداد شده
putative U مفروض مورد قبول عامه
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
at your father's U در خانه پدر شما
Your father is right (in the right) U حق با پدرت است
my and his father U پدر مشترک من و او
father off U دورتر
your and my father U پدر شما و من
you are the p of your father U شما کاملا` به پدر خود شبیه هستید
father U موجد بوجود اوردن
father U والد
father U پدر
How old is his father . U پدرش چه سنی است؟
father U پدری کردن
my and his father U پدر هر دوی ما
father U موسس
step father U ناپدری
the dying father said U پدر که درحال مردن بود گفت
on the father's side U از سمت بدر
foster father U شوهردایه
your late father U مرحوم پدرتان
like father, like son <idiom> U درست شبیه پدر
I had a letter from my father . U از پدرم کاغذ داشتم
Do you want an inheritance from your father?THen a. <proverb> U میراث پدر خواهى علم پدر آموز.
founding father U پدر ملت
founding father U پیافکن
founding father U موسس
founding father U بنیانگذار
founding father U بنیادگذار
Father's Day U روز پدر
Father Christmas U بابانوئل
father figure U پدر- نماد
father file U پرونده بنیادی پرونده اصلی
father file U فایل پدر
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
does your father live U ایا پدر شما زنده است
father figures U پدر- نماد
grand father U جد
grand father U پدر بزرگ
father-in-law U پدر شوهر
father-in-law U پدر زن
Holy Father U پدر مقدس
father imago U پدر- نماد
father file U فایل اصلی
father fixation U تثبیت پدری
he succeeded his father U بجای پدرنشست
he succeeded his father U جانشین پدرش شد
he takes a his father U به پدرش ماننداست
like father like son U پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
god the father U خدای پدر
foster father U پدرخوانده
father surrogate U جانشین پدر
father in law U پدر زن
father in law U پدر شوهر
he takes a his father U به پدرش می رود
Did you deliver my letter to your father ? U نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
He's a carbon copy of his father. U کپی پدرش است.
Leave world with your father that. . . U به پدرتان بسپارید که ...
great grand father U جد اعلی
He's the spitting image of his father. U درست مثل پدرش است.
labour is often the father of pleasure <proverb> U مقام عیش میسر نمی شود بی رنج
Many thanks for the sympathy shown to us [on the passing of our father] . U خیلی سپاسگذارم برای همدردی شما [بخاطر فوت پدرمان] .
She married a man old eonugh to be her father. U با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father. U جلوی پدرش سیگار نمی کشد
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father. U پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com