Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
program attention key
U
کلید جلب توجه برنامه
program attention key
U
کلیددستیابی برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attention
U
فرمان خبردار
attention
U
رسیدگی
attention
U
خبردار
attention
U
ادب و نزاکت
attention
U
خاطر حواس
attention
U
موافبت
attention
U
توجه
attention
U
حالت خبردار
attention
U
به جای خود به گیرندگان جهت اطلاع
Your attention please.
U
توجه فرمایید !توجه فرمایید !
attention
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention
U
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention
U
سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention
U
شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention
U
برسد به دست
attention
U
اخطارجهت اطلاع به
attention getting
U
توجه طلب
to a the attention of someone
U
خاطریاتوجه کسیرا جلب کردن
attention
U
حاضرباش
attention
U
دقت
meticulous attention
U
دقت و توجه زیاد
draw attention
U
توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
field of attention
U
میدان توجه
receive attention
U
مورد توجه واقع شدن
it askes for attention
U
توجه لازم دارد
To stand to attention.
U
خبر دار ایستادن
it askes for attention
U
دقت می خواهد
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
pay attention
<idiom>
U
توجه کردن
attention seeking
U
توجه طلب
attention code
U
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
attention key
U
کلید جلب توجه
attention deficit
U
کاستی توجه
attention key
U
کلید رسیدگی
attention span
U
فراخنای توجه
span of attention
U
فراخنای توجه
attention to orders
U
توجه کنید
attention to orders
U
توجه
attention to port
U
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
selective attention
U
دقت انتخابی
to pay attention to something
[someone]
U
به چیزی
[کسی ]
توجه کردن
The noise distracts my attention .
U
سروصد ا حواسم را پرت می کند
to listen with rapt attention
U
با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
To bring something to someones attention .
U
چیزی را ازنظر کسی گذراندن
He holds the attention of his audience.
U
شنوندگانش را جذب می کند
To stand at attention(ease).
U
بحالت آماده باش ( آزاد ) ایستادن ( ؟ رآمدن )
To amuse someone . to engage someones attention .
U
سر کسی را گرم کردن
To neglect something . To pay no attention ( heed ) to something .
U
از چیزی غافل شدن
To amuse someone . To engage someones attention.
U
سر کسی را گرم کردن
She didnt pay the slightes attention .
U
بقال سه کیلو کم داده است
To bring something to someones notice ( attention ) .
U
چیزی را بنظر کسی رساندن
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
U
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
program
U
برنامه
program
U
نقشه
program
U
دستور کار
program
U
برنامه نوشتن
program id
U
شناسنامه برنامه
program
U
برنامه تهیه کردن
program
U
برنامه دارکردن
program
U
روش کار پروگرام
program
U
دستور
program
U
برنامه ریزی کردن
program
U
برنامه دادن برنامه ریختن
program
U
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
U
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
U
برنامه دستور
program
U
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program specification
U
خصیصه برنامه
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program of instruction
U
برنامه تدریس
program of instruction
U
برنامه اموزش
program music
U
موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program maintenance
U
نگهداشت برنامه
program maintenance
U
نگهداری برنامه
program manager
U
مدیر برنامه ها
program schema
U
الگوی برنامه
program segment
U
قطعه برنامه
program of targets
U
برنامه هدفها
program section
U
بخش برنامه ها
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
program run
U
رانش برنامه
program relocation
U
جابجایی برنامه
program proving
U
اثبات برنامه
program product
U
فراورده برنامه
program product
U
محصول برنامه
program module
U
واحد برنامه
program package
U
بسته برنامه
program overlay
U
جایگذاشت برنامه
program of targets
U
برنامه اماجها
program manager
U
بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program listing
U
لیست برنامه
program listing
U
سیاهه برنامه
program flow
U
روند برنامه
program flow
U
گردش برنامه
program file
U
فایل برنامه
program execution
U
اجرای برنامه
program documentation
U
مستند سازی برنامه
program debugging
U
اشکال زدایی برنامه
program counter
U
شمارشگربرنامه
program counter
U
شمارنده برنامه
program cost
U
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost
U
هزینه برنامه
program control
U
کنترل برنامه
program flowchart
U
روند نمای برنامه
program flowchart
U
نمودارگردش کار برنامه
program library
U
کتابخانه برنامه
program library
U
کتابخانه برنامه ها
program language
U
زبان برنامه
program language
U
زبان برنامه نویسی
program interrupt
U
قطع برنامه
program interrupt
U
وقفه برنامه
program priority
U
اولویت برنامه
program generator
U
برنامه ساز
program generator
U
تولیدکننده برنامه
program generator
U
مولد برنامه
program generator
U
برنامه زا
program flowchart
U
نمودارگردشی برنامه
program correctness
U
تصحیح برنامه
program line
U
فرش های همگون
[اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
troop program
U
برنامه تامین عدههای نظامی
troop program
U
برنامه تشکیل یکانها
transient program
U
برنامه گذرا
training program
U
برنامه اموزش
test program
U
برنامه ازماینده
target program
U
برنامه هدف
target program
U
برنامه مقصود
systems program
U
برنامه سیستم
system program
U
برنامه سیستم
support program
U
برنامه پشتیبانی
supervisory program
U
برنامه نافر
stored program
U
برنامه ذخیره شده
tutorial program
U
برنامه خوداموز
utilitu program
U
برنامه کمکی
auxiliary program
U
برنامه کمک
[رایانه شناسی ]
program selector
U
انتخابگربرنامه
wordprocessing program
U
برنامه واژه پردازی
weight program
U
تمرین وزنه برداری
vhsic program
U
Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program
U
برنامه استفاده کننده
user program
U
برنامه کاربر
utility program
U
برنامه کاربردی
utility program
U
برنامه مفید
utility program
U
برنامه سودمند
stored program
U
برنامه انباشته
stored program
U
بابرنامه انباشته
star program
U
بدون خطا اجرا شود
reentrant program
U
برنامه بازگذشتی
reentrable program
U
برنامه قابل بازگذشت
proprietary program
U
برنامه اختصاصی
program verification
U
عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program text
U
متن برنامه
program testing
U
تست برنامه
program testing
U
ازمایش برنامه
program switch
U
گزینه برنامه
program structure
U
ساخت برنامه
program storage
U
انباره برنامه
program stop
U
توقف برنامه
program step
U
گام برنامه
program stack
U
پشته برنامه
relocatable program
U
برنامه جابجاپذیر
star program
U
برنامه کامل
spreadsheet program
U
برنامه صفحه گسترده
source program
U
برنامه مبداء
source program
U
برنامه منبع
service program
U
برنامه خدماتی
security program
U
برنامه حفافتی
scatter program
U
نمودار پراکنده
reusable program
U
برنامه قابل استفاده مجدد
resident program
U
برنامه مقیم
report program
U
برنامه گزارش
program specification
U
مشخصه برنامه
program coding
U
کدگذاری برنامه
information program
U
اگاه سازی برنامه اطلاعات
even driven program
U
برنامه رویدادی
drawing program
U
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program
U
برنامه ترسیم
dictionary program
U
برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program
U
برنامه عیب شناسی
diagnostic program
U
برنامه تشخیصی
deflationary program
U
برنامه ضد تورمی
debugging a program
U
اشکال زدایی یک برنامه
control program
U
برنامه کنترل
computer program
U
برنامه کامپیوتر
computer program
U
برنامه کامپیوتری
executive program
U
برنامه اجرایی
executive program
U
برنامه مجری
information program
U
برنامه اگاه سازی
inference program
U
برنامه استنباط
hardwired program
U
برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program
U
برنامه گرافیکی
generator program
U
برنامه مولد
foreground program
U
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program
U
برنامه پیش صحنی
food program
U
رژیم تغذیه
food program
U
برنامه غذایی
exercise program
U
برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
comprehensive program
U
برنامه اجرائی جامع
compiler program
U
برنامه همگردانی
communications program
U
برنامه ارتباطات
background program
U
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com