Perdic | production of electricity from solar energy | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	production of electricity from solar energy U	دستیابیبهالکتریسیتهبوسیلهانرژیخورشیدی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	production of electricity from nuclear energy U	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
	electricity production U	تولیدالکتریسیته
	production of electricity by the generator U	الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
	steps in the production of electricity U	مراحلتولیدالکتریسیته
	solar energy U	انرژی خورشیدی
	energy production U	تولید انرژی
	energy production U	تولید نیرو
	electricity U	نیروی کهربایی
	electricity U	الکتریسیته
	electricity U	مین نور یا گرما یا نیرو
	Is there electricity? U	آیا برق وجود دارد؟
	electricity U	برق
	positive electricity U	الکتریسیته مثبت
	electricity distribution U	توزیعالکتریسیته
	electricity meter U	کنتور برق
	electricity cable U	کابلالکتریسیته
	electricity cut U	خاموشی
	negative electricity U	الکتریسیته منفی
	negative electricity U	برق منفی
	positive electricity U	برق مثبت
	He's always moaning that we use too much electricity. U	او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
	magneto electricity U	نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
	mains electricity U	منبع الکتریسیته محلی مشتریان
	hydro-electricity U	برقحاصلازآب
	contact electricity U	فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
	induced electricity U	الکتریسیته القائی
	pyro electricity U	گرما برق
	thermo electricity U	گرما برق
	electricity cut U	قطع برق
	electricity cut U	رفتن برق
	atmospheric electricity U	برق جوی
	frictional electricity U	برق مالشی
	electricity transmission U	انتقالالکتریسیته
	animal electricity U	الکتریسیته بدن
	nuclear electricity U	الکتریسیته هستهای
	voltaic electricity U	برق ولتایی
	static electricity U	برق ساکن
	static electricity U	الکتریسیته ساکن
	overcharged with electricity U	دارای برق زیاد
	electricity generating room U	اتاقتولیدالکتریسیته
	waterproofed electricity supply U	منبعالکتریسیتهضدآب
	The water and electricity have been cut off our conversation , the U	آب وبرق ما قطع شده است
	transformation of mechanical work into electricity U	انتقالکارمکانیکیبهالکتریسیته
	high-tension electricity transmission U	امتدادبلندناقلالکتریسیته
	solar still U	تقطیر کن افتابی
	solar still U	اب شیرین کن افتابی
	solar U	وابسته بخورشید
	solar U	خورشیدی
	solar U	بالاخانه
	solar U	شمسی
	solar cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	solar prominences U	فوران خورشیدی
	solar propulsion U	پیشرانه خورشیدی
	apparent solar U	روز شمسی فاهری روزشمسی
	solar eclipse U	کسوف
	solar power U	نیروی خورشیدی
	solar day U	روز خورشیدی
	solar prominences U	زبانه خورشیدی
	solar calculator U	ماشین حساب جیبی خورشیدی
	solar or astronomical d. U	روز عرفی
	solar orientation U	تعیین موقعیت نسبت به افتاب
	solar furnace U	سطحانرژیخورشیدی
	solar time U	زمان شمسی
	solar flare U	تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
	solar flare U	جرقه خورشیدی
	solar eclipse U	گرفت خورشید
	solar day U	شبانروزخورشیدی
	solar panels U	پهنهی آفتابگیر
	solar panel U	پهنهی آفتابگیر
	solar constant U	ثابت خورشیدی
	solar or astronomical d. U	روز خورشیدی
	solar flare U	شراره خورشیدی
	solar time U	زمان خورشیدی
	solar time U	ساعت شمسی
	solar year U	سال خورشیدی
	solar year U	سال شمسی
	solar house U	گلخانه شیشهای
	solar shield U	حافظنورخورشید
	solar radiation U	اشعهانرژیخورشیدی
	solar collector U	جمعکنندهانرژیخورشیدی
	solar flux U	شار خورشیدی
	solar battery U	باطری افتابی
	solar system U	منظومه خورشیدی
	solar month U	ماه خورشیدی
	mean solar day U	روز متوسط شمسی
	solar system U	منظومه شمسی
	solar cells U	سلول خورشیدی
	mean solar day U	روز متوسط خورشیدی
	solar plexus U	شبکه عصبی ناحیه زیر معده
	solar wind U	باد خورشیدی
	mean solar time U	زمان متوسط شمسی
	solar cell U	سلول خورشیدی
	solar winds U	باد خورشیدی
	apparent solar year U	سال شمسی
	apparent solar year U	سال فاهری شمسی
	Solar ( lunar ) month . U	ماه شمسی ( قمری )
	solar-cell system U	سیستمباطریخورشیدی
	solar ray reflected U	بازتاباشعخانرژیخورشید
	solar cell panel U	صفحهباطریخورشیدی
	solar array deployment U	گسترشنظمشمسی
	solar system planets U	سیارههای منظومه خورشیدی
	solar radiation pressure U	فشار تشعشعی خورشیغ
	flat-plate solar collector U	سطحجذبکنندهانرژیخورشیدی
	production U	سرعت ساخت محصول
	production U	تولید حجم بزرگ محصولات
	over production U	محصول زیادی
	production U	ساخت مواد برای فروش
	over production U	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
	production U	تولید دستهای
	production U	کنترل ساخت یک محصول
	production U	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
	production U	فرآورده کارگاه
	production U	ایجاد
	production U	فراورده محصول
	production U	استخراج
	production U	عمل اوری ساخت
	production U	تولید
	production U	فراوری
	production U	تولید کردن
	production U	حاصل دادن
	production U	محصول عمل
	production U	ارائه ساخت
	production U	تولید محصول
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	ارائه
	production U	اقامه
	production frontier U	مرز تولید
	pilot production U	تولید نمونه
	mode of production U	وجه تولید
	full production U	تولید کامل
	flow of production U	گردش تولید
	food production U	تولید غذا
	scale of production U	مقیاس تولید
	flow of production U	جریان تولید
	relations of production U	رابطه تولید
	factory production U	تولید کارخانهای
	period of production U	دوره تولید
	production process U	روند ساخت
	factor of production U	عامل تولید
	roundabout production U	تولید با کارائی بیشتر
	series production U	سری سازی
	mode of production U	طرز تولید
	production program U	برنامه تولید
	production capacity U	فرفیت تولید
	production planning U	برنامه ریزی تولید
	production period U	دوره تولید
	production part U	بخش تولید
	production coefficient U	ضریب تولید
	production control U	کنترل تولید
	production cost U	هزینه تولید
	ingot production U	تولید شمش
	production overheads U	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
	production cost U	ارزش ساخت
	production base U	مبنای تولید یا تولیدات ملی
	production account U	حساب تولید
	production programme U	برنامه تولید
	production routine U	روال تولید
	production rule U	قاعده
	production rule U	تولید
	production run U	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
	production technique U	فن تولید
	production process U	جریان تولید
	production process U	فرایند تولید
	production technique U	روش فنی تولید
	production efficiency U	کارائی تولید
	production of oil U	استخراج نفت
	production efficiency U	کارائی در تولید
	power of production U	نیروی تولید
	production gap U	شکاف تولید
	production time U	زمان تولید
	production time U	زمان ساخت
	production function U	تابع تولید
	full production U	تولید در حداکثرفرفیت
	forces of production U	نیروهای تولید
	means of production U	ابزار تولید
	means of production U	وسایل تولید
	mechanical production U	تولید ماشینی
	production missile U	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
	production method U	روش تولید
	production engineer U	مهندس تولید
	production management U	مدیریت تولید
	production facility U	سهولت تولید
	production index U	شاخص تولید
	mass production U	بس فراوری
	mass production U	تولید بمقدارزیاد
	mass production U	تولید ماشینی
	mass production U	تولید انبوه
	mode of production U	شیوه تولید
	production factors U	عوامل تولید
	production of sound	تولیدات صدا
	production desk U	میزمحصولات
	batch production U	تولید زیاد یک نوع کالا
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	production adviser	مشاوره محصولات
	aliterary production U	تصنیف
	aliterary production U	فراورده یا محصول ادبی تالیف
	production line U	خط تولید
	volume of production U	حجم تولید
	batch production U	تولیدانبوه
	branches of production U	شاخههای تولید