English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prize-fighter U بوکسور مشتزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fighter U بوکسور
fighter U هواپیمای جنگنده
fighter U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighter U جنگنده
fighter U جنگنده مشت باز
fighter U جنگ کننده
fighter U رزمنده
fighter control U کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
fighter interceptor U هواپیمای جنگنده رهگیر
fighter sweep U تک هجومی جنگنده ها
fire fighter U مامور اتش نشانی
fire fighter U آتش نشان [شغل]
sweep fighter U هواپیمای اسکورت
freedom fighter U گروههایبراندازوضدرژیم
fighter control U کنترل شکاریها
fighter bomber U شکاری- بمب افکن
day fighter U هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
club fighter U بوکسور باشگاهی
all weather fighter U هواپیمای همه هوایی
all weather fighter U هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
prize U جایزه
prize U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize U انعام جایزه
prize U ممتاز
prize U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prize U انعام
fighter of a holy war U مجاهد
to prize a ship U کشتی رادردریابه غنیمت بردن
consolation prize U جایزهی دلگرمی
prize-giving U مراسماعطایجایزه
prize ring U محل مسابقه مشت زنی
Nobel Prize U جایزه نوبل
Ig Nobel Prize U جایزه ایگ نوبل
prize ring U گود مسابقه
prize poem U شعری که جایزه برده است
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
booby prize U جایزه تسلی بخش
nobel prize U جایزه نوبل
prize court U شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
prize fellow U شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
prize fight U جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
prize fighting U زد و خورد
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
prize man U جایزه بر
prize money U پولی که از فروش غنیمت دریایی بدست می اید
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
Nobel Prize winner U برنده جایزه نوبل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com