Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
private debt
U
بدهی خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
debt
U
بدهکاربودن
debt
U
بدهی داشتن
debt
U
بدهی
debt
U
وام
debt
U
قرض
debt
U
دین
debt
U
قصور
in debt
U
بدهکار
to be in debt
U
بدهی داشتن
to be in debt
U
مقروض بودن
debt
U
غین
the d. of a debt
U
پرداخت بدهی
to get into debt
U
بدهی پیداکردن
to get into debt
U
وام پیداکردن
to get into debt
U
بدهکارشدن
he is a private
U
او سرباز
he is a private
U
است
in private
U
محرمانه
in private
U
در خلوت
private
U
پوشیده
private
U
محرمانه سرجوخه
private
U
خصوصی
private
U
اعضاء تناسلی
private
U
عادی
private
U
غیر دولتی
private
U
مستور سرباز
private
U
محرمانه
private
U
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private d.
U
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
private
U
اختصاصی خصوصی
private
U
شخصی
immersed in debt
U
گرفتاربدهی
immersed in debt
U
فرو رفته در فرض
good debt
U
طلب وصول شدنی
funded debt
U
وامی که دربرابران وجوهی رااختصاص داده باشند
debt outstanding
U
وام معوقه
debt of record
U
بدهی قانونی record of court محکوم به
national debt
U
قرض ملی
verification of debt
U
تشخیص مطالبات
deep in debt
U
تا گردن زیر بدهی
up to the eyes in debt
U
تا گردن زیر بدهی
execution for debt
U
اقدام برای طلب وصول
debt service
U
پرداخت اصل و فرع
funded debt
U
وام تنخواه دار
floating debt
U
بدهی متغیر
indgement debt
U
محکوم به
payment of a debt
U
اداء دین
payment of an debt
U
وفاء دین
run in debt
U
قرض بهم رساندن
preferential debt
U
دین ممتازه
present debt
U
دین حال
public debt
U
بدهی دولت
public debt
U
قرضه عمومی
proof of debt
U
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
proof of debt
U
دلیل طلب
passive debt
U
وام بی بهره
oxygen debt
U
وام اکسیژن
oxygen debt
U
بدهی اکسیژن
judgment debt
U
محکوم به مالی
judgement debt
U
محکوم به
judgement debt
U
دادخواسته
national debt
U
قرضه ملی
national debt
U
بدهی ملی
specialty debt
U
تعهدات مستند به اسناد رسمی
net debt
U
بدهی خالص
debt of record
U
دین قانونی
bad debt
U
طلب غیر قابل وصول
debt forgiveness
U
بخشش بدهکای
debt cut
U
بخشش بدهکای
acknowladgement of debt
U
قبول بدهی
acknowledgement of debt
U
اقرار به بدهی
an active debt
U
بدهی با ربح
arrears of debt
U
دیون معوقه
attachment of debt
U
توقیف طلب
debt relief
U
بخشش بدهکای
bad debt
U
طلب لاوصول حساب ذخیرهای که برای جبران مطالبات لاوصول نگهداری میشود
to run into debt
U
قرض بالا آوردن
debt perpetrator
U
مرتکب بدهی
debt perpetrator
U
خطاکار در بدهی
debt relief
U
صرف نظر از بدهکاری
debt forgiveness
U
صرف نظر از بدهکاری
debt cut
U
صرف نظر از بدهکاری
debt rescheduling
U
تجدید نظر در شرایط وام
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
To be up to ones ears in debt.
U
تا خرخره درقرض بودن
debt enforcement
U
درخواست طلب وصول
debt finance
U
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
To be in debt up to ones ears.
U
غرق بدهی بودن
debt limit
U
حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
debt of honour
U
وام شرافتی
debt of honour
U
بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
debt of nature
U
اجل
debt of nature
U
مرگ
debt collector
U
کارگزاروصول طلب
debt collector
U
وصول کننده طلب
crown debt
U
وام بدولت
consolidated debt
U
بدهی یک کاسه شده
crown debt
U
طلب دولتی بستانکاری دولتی
debt advice
U
اعلامیه بدهکار
debt balance
U
مانده بدهکار
debt burden
U
بار بدهی
private property
U
دارایی شخصی بلامعارض
private road
U
شارع خاص
private saving
U
پس انداز خصوصی
private session
U
جلسه غیر علنی
private property
U
دارایی شخصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private nuisance
U
هتک حرمت منازل و املاک
private first class
U
سرباز یکم
private law
U
حقوق خصوصی
private line
U
خط خصوصی
private siding
U
سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private talk
U
گفتگوی محرمانه
private talk
U
صحبت خصوصی
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
copy for private use
U
نسخه برای استفاده شخصی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
private lessons
U
تدریس خصوصی
private tuition
U
تدریس خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
private treaty
U
معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
A private car.
U
اتوموبیل شخصی
private treaty
U
معامله خصوصی
without private motive
U
بی غرضانه
private sector
U
بخش خصوصی
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
private parts
U
شرمگاه
deed under private
U
سند غیر مصدق
deed under private
U
سند عادی
private document
U
سند عادی
he wished to be private
U
میخواست تنهاباشد
he wished to be private
U
می خواست در خلوت باشد
private decument
U
درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private motive
U
غرض شخصی
private agreement
U
قرارداد خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
private detective
U
کاراگاه خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private school
U
مدرسه ملی
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private schools
U
مدرسه ملی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
private code
U
رمز محرمانه
private decument
U
سند عادی
private cost
U
هزینه خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
private consumption
U
مصرف خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
private decument
U
عقد عادی
private code
U
کد محرمانه
private deed
U
سند خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
private endowment
U
وقف خاص
private enterprises
U
موسسات خصوصی
private institutions
U
موسسات خصوصی
private first class
U
سربازیکم
private finance
U
مالیه خصوصی
debt collection for realisation
U
property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
debt collecting agency
U
نماینده وصول مطالبات
To be in the red . To contract a debt .
U
قرض بالاآوردن
to pay off a debt
[mortgage]
U
بدهی
[رهنی]
را قسطی پرداختن
simple content debt
U
دین ناشی از قرارداد شفاهی
i paid the debt plus interest
U
بدهی را با بهره ان دادم
discharging from an obligation or a debt
U
ابراء ذمه
national debt burden
U
بار قرضه ملی
debt income ratio
U
نسبت قروض به درامد ملی
private member's bill
U
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private member's bills
U
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
private members' bills
U
طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private tutoring
[American E]
U
تدریس خصوصی
to give private lessons
U
درس خصوصی دادن
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
deed under private seal
U
سند عادی
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
private broadcasting network
U
شبکهپیشبینیخصوصی
endowments to the private individuals
U
اوقاف خاصه
based on private motives
U
غرض الود
deed under private seal
U
سند غیر مصدق
deed under private signature
U
سند عادی
based on private motives
U
غرض امیز
debt due at a future time
U
دین موجل
Better to go to bed supperless than to rise in debt.
<proverb>
U
گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
acts based on private motives
U
غرض ورزی
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com