English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
print layout sheet U ورقه طرح چاپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
layout sheet U برگه طرح
layout U طرح بندی
layout U دکور
layout U شکل بندی
layout U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
layout U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
layout U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
layout U آرایش
layout U ترکیب
layout U صفحه ارایی
layout U جانمایی
layout U طرح اولیه
layout U طرح
layout U رسم
layout U ترتیب وسایل
layout U ارایش
layout U وضع بدن بین اغاز پرش ارتفاع و فرود وارو باز
layout U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layout U شیرجه فرشته
record layout U ترتیب کلی رکوردها
record layout U طرح کلی رکوردها
file layout U طرح بندی پرونده
file layout U طرح بندی فایل
keyboard layout U طرح صفحه کلید
record layout U طرح بندی مدرک
keyboard layout U جانمایی صفحه کلید
general layout U طرح کلی
American betting layout U لاتاریشرطبندیآمریکایی
French betting layout U صفحهشرطبندیفرانسوی
page layout program U برنامه صفحه ارایی
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print U برود
print U به italic
print U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print U پس از اتمام کار جاری
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
print out U چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
print U فرمان PRINT
print U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print U حروف جوهری روی کاغذ
print U آخرین صفحه چاپ شده
print U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print U چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print U فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print U ماشین کردن
print U منتشرکردن
print U طبع
print U چاپ
to print out U چاپ کردن در عکاسی
print U چاپ کردن
print U مواد چاپی
print U عکس چاپی
out of print <adj.> U چاپ کالا تمام شده
print U باسمه
print U گراوور
print U عنوان و..
print U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print U روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print U به جای چاپ یک حرف
print U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print U مشابه 7861
print U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print density U تراکم چاپ
print controller U کنترل کننده چاپ
print chart U فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
print chain U زنجیر چاپ
print bar U میله چاپ
print dress U جامه چیت
print position U موقعیت چاپ
cotton print U چیت
print dress U لباس چیتی
print drum U طبله چاپ
print element U عنصر چاپ
print engine U مکانیسم چاپ
print engine U موتور چاپ
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
photo print U چاپ عکس
hoof print U جای سم
hoof print U اثر سم
screen print U چاپتصویر
print washer U رنگشور
lithographic print U چاپ سنگی
foot print U رد پا
foot print U جای پا
news print U کاغذروزنامه
photo print U چاپ عکسی
finger print U اثر انگشت
fine print U متن چاپ شده با حروف ریز
print hammer U چکش چاپ
instant print U چاپ انی
core print U تکیه گاه ماهیچه
thumb print U جای شست
print queue U صف چاپ
print reference U شماره عکس هوایی
print reference U شماره سری عکس هوایی
print shop U بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
annotated print U عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
print wheel U چرخ چاپ
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
ratio print U عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
small print U چاپ ریز
small print U حروف چاپی ریز
sprigged print U قلمکارگل وبته دار
print quality U کیفیت چاپ
print position U مکان چاپ
thrumb print U اثر شست
print hand U دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print head U نوک چاپ
contact print U چاپ به طریقه تماس
contact print U چاپ خشک
print head U هد چاپ
thumb print U اثر شست
Print Manager U امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
the book is print U کتاب زیر چاپ است
blue print U رسم فنی
blue print U تون پلات ابی
blue print U زمینه ابی
blue print U فون ابی
print control character U کاراکتر کنترل چاپ
print drying rack U میلهرنگیخشکشونده
print head drive U درایوسرپرینت
merge print program U برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
print spooling progarm U برنامه ردیف کننده چاپ
finger print department U اداره انگشت نگاری
sheet U یک قطعه کاغذ بزرگ
sheet U ورقه ورقه کردن ورقه
sheet U برگ برگ نقشه
sheet U ورق فلزی
sheet U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet U پوشاندن
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheet U تخته
sheet U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheet U طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
sheet U ورقه کردن
sheet U متورق ورقه ورقه
sheet U ورق
sheet U صفحه
sheet U ورق شده
sheet U ملافه کردن
sheet down U ثابت کردن بادبان در مقابل باد
sheet U سطح
sheet U ورقه
sheet U ملافه تخته
sheet U پهنه
sheet glass U شیشه جام
sheet washing U فرسایش رویی
slip sheet U صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
sheet lead U ورقه سرب
sheet washing U فرسایش سطحی
slip sheet U صفحه اضافی
sheet anchors U لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
sheet anchor U لنگر اصلی ناو
sheet anchor U لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
sheet roll U نورد ورق
sheet piling U سپر
sheet lead U صفحه سرب
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
sheet metal U فلز ورق
sheet iron U اهن ورق
sheet metal U حلبی
sheet glass U شیشه ورقی
sheet anchors U لنگر اصلی ناو
sheet of drift U سفره روراندگی
sheet pile U سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
sheet piling U سپر فلزی
sheet metal U ورق فلز
sheet piling U سپرکوبی
steel sheet U ورق فولادی
style sheet U الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
style sheet U مجموعه تعاریف
flat sheet U ملافهتخت
insulating sheet U برگهنصب
sheet film U فیلمصفحهای
sheet of paper U برگهکاغذ
fact sheet U برگهایحاویاطلاعاتمشخصدربارهچیزی
sheet ice U لایهیخرویجادهیامسیر
Sheet of metal . U ورق فلز
as white as a sheet <idiom> U مثل برف
as white as a sheet <idiom> U سفید مثل گچ دیوار
information sheet U برگه اطلاعات
fitted sheet U خوشخوراک
biscuit sheet U قالبورقهایکیکپزی
style sheet U ورق تعاریف
tally sheet U کاربرگ حسابداری
tear sheet U قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
charge sheet U ورقه حاوی مشخصات متهم
time sheet U ورقه ثبت ساعات کار
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
winding sheet U کفن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com