English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
filling station U پمپ بنزین
filling U پرشدگی
filling U هرچیزیکه با ان چیزیراپرکنند
filling U پرکردن
filling U پود
filling U لفاف
filling U اب اندازی
filling U خاک ریزی
filling U تار
filling U پر کردن
filling up U خاکریزی کردن
filling U پرکننده
filling U بتونه خاکریزی
filling U لایی گذاری
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
mouth filling U بلند
filling stations U پمپ بنزین
dental filling U ترمیم دندان [دندان پزشکی]
inert filling U خرج خنثی
dental filling U پرکردن دندان [دندان پزشکی]
inert filling U خرج تلاش بی اثر
mouth filling U گزاف
mouth filling U غلنبه
mouth filling U مطنطن
mud filling U گل گرفتگی
soil for filling up U خاک برای خاکریزی
sand filling U ماسه گرفتگی
filling inlet U فضایدرونی
earth filling U خاکریزی
filling hole U حفرهلفاف
electronic filling U پر کردن الکترونیکی
lock filling intake U قفلمکش
lock filling opening U قفلبازکنندهمکش
joint filling compound U مواد درزبندی
space filling molecular model U الگوی مولکولی فضا پر کن
lock filling and emptying system U دستگاهتخلیهوپرکردن
lock filling and emptying opening U قفلبازوبستهکردنوتخلیهوپرکردن
Would you mind filling in this registration form? U آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
sub station U پست فرعی
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
on station U اماده باش بالای هدف
on station U روی هدف
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
on station U پروازهواپیما بالای هدف
on station U رسیدن به هدف
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station U سکون پاتوق
station U پایگاه
station U مستقرکردن
station U محل ماموریت
station U پاسگاه
station U محل
station U پست
station U جا درحال سکون
station U درپست معینی گذاردن
station U وقفه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U مقام مستقرکردن
station U رتبه
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U مرکز
station U استقرار یافتن
station U جایگاه
station U ایستگاه
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station U یا مقصد استفاده میشود
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
remote station U ایستگاه دوردست
relay station U ایستگاه رله
remote station U ایستگاه دور دست
relay station U ایستگاه واسطه
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
station bill U جدول محلها
slave station U ایستگاه فرعی
remote station U ایستگاه راه دور
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
master station U پست اصلی مخابرات
mobile station U فرستنده متحرک
loading station U ایستگاه بارگیری
naval station U پایگاه دریایی
observation station U دیدگاه
orienting station U ایستگاه توجیه
pumping station U تلمبه خانه
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
railway station U ایستگاه راه اهن
reading station U ایستگاه خواندن
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
repeater station U مرکز تقویت کننده
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
station circle U چرخههواشناسی
receiving station U ایستگاهدریافت
passenger station U ایستگاهمسافرین
local station U ایستگاهکانونی
intercom station U ایستگاهداخلی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station U ایستگاه ردیابی
work station U محل کار
wireless station U ایستگاه بی سیم
wireless station U فرستنده
station entrance U ورودیایستگاه
station model U مدلهواشناسی
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
railway station U ایستگاه قطار
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station U حوزهرایگیری
underground station U ایستگاهزیرزمینی
transmitting station U ایستگاهارسال
train station U ایستگاهقطار
station platform U سکویایستگاه
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
traverse station U ایستگاه پیمایش
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station house U ایستگاه راه اهن
station house U مرکزکلانتری
station house U ایستگاه کلانتری
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station U محل اعزام افراد
transfer station U محل انتقال افراد
to station oneself U مقیم شدن
to station oneself U جا گرفتن
tide station U ایستگاه جزر و مد
telephone station U تلفن خانه
telephone station U جایگاه تلفن
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
subscriber's station U مرکز مشترک
station car U اتومبیل استیشن
key station U ایستگاههای کلید
climatological station U ایستگاه هواشناسی
battle station U پایگاه جنگی
battle station U پایگاه رزمی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station U رصدخانه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
amateur station U فرستنده تفننی
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
air way station U خطوط هوایی
air way station U ایستگاه کنترل
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
boat station U جای خدمه قایق
clearing station U پست تخلیه بیماران
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
cleansing station U محل گندزدایی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station U انتقال تعویض محل خدمت
change of station U تغییر محل ماموریت
central station U نیروگاه مرکزی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
aid station U پست امدادی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
power station U ایستگاه مولدنیرو
power station U کارخانه برق
gas station U پمپ بنزین
station wagons U استیشن واگن
station wagons U ماشین کبریتی
station wagon U استیشن واگن
station wagon U ماشین کبریتی
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
police station U ایستگاه پلیس
police station U مرکز پلیس
power station U نیروگاه
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
action station U محل جنگ
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master U رئیس ایستگاه
space station U ایستگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
fire station U مرکز اتش نشانی
fire station U اداره اتش نشانی
fire station U پست اتش نشانی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
weather station U ایستگاه هواشناسی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com