English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pound breach U هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pound U اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound U محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pound U پوند
pound U بامشت زدن
pound U بصورت گرد دراوردن
pound U کوبیدن اردکردن
pound U ضربت
pound U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pound U استخر یا حوض اب
pound U واحد وزن
pound U لیره
pound U واحد مسکوک طلای انگلیسی
pound the pavement <idiom> U دنبال کار گشتن
to pound to pieces U خرد کردن
In for a penny, in for a pound. U آب که ازسر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
turkey pound U لیره ترک
turkey pound U لیره عثمانی
to pound the filed U غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
to pound a long U سنگین رفتن
to pound a long U کوبیدن و رفتن
pound net U تور ماهیگیری دهانه باریک
pound force U پوند نیرو
pound foolish U گشادباز
pound cake U کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
foot pound مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
in for a penny, in for a pound <idiom> U آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
pound foolish U ولخرج در مبالغ بزرگ
breach U نفوذ کردن
breach U رخنه کردن در
breach U ایجاد شکاف کردن
breach right U تجاوز به حقوق
breach U مین نمیکنند
breach U نقض کردن نقض عهد کردن
breach U رخنه
breach U نقض عهد
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U نقض
breach U خطای رد یک توافق
breach U قانون شکنی
breach U نقض عهد نقض کردن
breach U تجاوز به حقوق دیگران
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
foot pound second system U دستگاه فوت پاوند ثانیه
breach of the law U نقض قانون
a breach in the fence U سوراخی در حصار
breach one's promise U بد عهدی
breach of covenant U نقض عهد
breach of covenant U تخلف از شرط
breach of contract U تخلف از قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
breach of contract U نقض قرارداد
breach of close U تجاوز به ملک دیگری
breach of an obligation U تخلف از تعهد
breach of a close U تجاوز به ملک دیگری
breach of the peace U بهم زدن ارامش عمومی
breach of duty U ترک خدمت
breach of duty U ترک وفیفه
breach of promise U شکستن پیمان ازدواج
breach of propriety U عدم رعایت اداب
breach of trust U خیانت در امانت
breach of promise U نقض قول
breach of prison U جرم فرار از زندان
breach of peace U اخلال در نظم عمومی
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
breach of friendship U بهم زدن دوستی
breach of rule U نقض قانون
penny wise and pound foolish U صرفه جو در پنی و ولخرج درلیره
tirtyfive pound weight throw U مسابقه پرتاب چکش
penny wise and pound foolish U دینار شناس و ریال شناس
penny-wise and pound-foolish <idiom> U توجه به چیزی کوچک وکم توجهای به چیزهای با اهمیت
An ounce of prevention is better than a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
breach of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
An ounce of prevention is worth a pound of cure. <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
to report somebody [to the police] for breach of the peace U از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن [به پلیس] شکایت کردن
An ounce of prevention is worth a pound of cure. [Benjamin Franklin] <proverb> U پیشگیری بهتر از درمانه.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com